اخباروگزارشات کارگری 8 آذرماه 1399
اتحاد مبارزه پیروزی
گرامی باد 16آذر روز دانشجو
کارگر معلم دانشجو اتحاد اتحاد
– کنش های دامنه دار کارگران سد شهر بیجار سفید رود برای پایان دادن به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی واعتراضشان نسبت به بی خیالی پیمانکار وبی تفاوتی مسئولان ذیربط شهرستان رودبار واستان گیلان
– تجمعات اعتراضی کارکنان سازمان صداوسیما ساکن سه مجتمع مسکونی مهستان در منطقه 22 تهران نسبت به عملکرد اعضای هیات مدیره تعاونی مسکن و پیمانکار پروژه
– رواج پدیده “بام فروشی” در مشهد
– افزایش 40 درصدی کارگران جان باخته براثر حوادث کاری در استان آذربایجان شرقی طی 7 ماهه اول سال جاری
– جان باختن کارگر زن 39 ساله یک واحد تولیدی شاهرود حین کار
– جان باختن یک کارگر معدن مس تخته گنبد سیرجان حین کار براثر تصادف
– مصدومیت 3 کارگردر حادثه واژگونی سرویس رفت و آمد در مسیر هویزه به جفیر
*کنش های دامنه دار کارگران سد شهر بیجار سفید رود برای پایان دادن به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی واعتراضشان نسبت به بی خیالی پیمانکار وبی تفاوتی مسئولان ذیربط شهرستان رودبار واستان گیلان
روز شنبه 8 آذر، کارگران سد شهر بیجار سفید رود دراستان گیلان از کنش های دامنه دارشان برای پایان دادن به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی واعتراضشان نسبت به بی خیالی پیمانکار وبی تفاوتی مسئولان ذیربط شهرستان رودبار واستان گیلان خبردادند.
حدود 42 کارگر شاغل در پروژه ساخت سد مخزنی شهر بیجار استان گیلان، دستکم 14 ماه مطالبات مزدی پرداخت نشده، دارند.
به گفته کارگران، آنها از طریق یک شرکت دسته دو تامین نیرو با نظارت شرکت آب و منطقهای گیلان در منطقه روستایی شهر بیجار روی رودخانه «زیلکی» مشغول کارند. شرکت پیمانکار علاوه بر تاخیر در پرداخت مطالبه مزدی آنها، در پایان آبان ماه، 4 تا 5 نفراز کارگران بومی را به دلیل عدم نیاز با اتمام قرارداد کار اخراج کرده است.
این کارگران که هنوز حق سنوات و عیدی و پاداش پایان سال 98خود را از کارفرما طلبکارند، به خبرنگار رسانه ای گفتند: پیمانکاری که ما در استخدامش هستیم حدود 8 ماه حقوق سال گذشته را به همراه 6 ماه حقوق سال جاری به ما بدهکار است. همچنین حق بیمه کارگران این پروژه با مشکل پرداخت مواجه است به طوری که دفترچههای درمانی ما در برخی از ماههای سال فاقد اعتبار میشود.
آنها افزودند: آخرین حقوقی که دریافت کردهایم حدود یک هفته پیش بوده که کارفرما به صورت علیالحساب مبلغ 3و نیم میلیون تومان به حسابمان واریز کرد. در عین حال اردیبهشت ماه سال جاری مبلغ دو میلیون تومان دریافت کردیم.
آنا ادامه دادند:در این پروژه عمرانی که از آذرماه 86 آغاز شده است، بیش از 370نفر مشغول کار بودند که به مرور با اتمام بخشهایی از پروژه، تعداد کارگران به کمتر 42 نفر کاهش پیدا کرد که هماکنون در بخشهای پایانی پروژه مشغول انجام کارهای تاسیسات و برق هستند.
کارگران در ادامه افزودند: طی چند سال گذشته که با چند شرکت پیمانکاری همکاری شغلی داشتهایم، بخشی از مطالباتمان در زمان هر یک از این پیمانکاران پرداخت نشده است به همین دلیل تعدادی از همکاران در پیگیری مطالبات معوقه خود به اداره کار شهرستان رودبار که در شهر منجیل واقع شده، مراجعه کرده و پرونده شکایت آنها در دست رسیدگی است.
کارگران شاغل در پروژه سد شهر بیجار درباره وضعیت یکی از همکارن اخراجی خود گفتند: کارفرما در حالی تصمیم به اخراج تعدادی از همکاران ما گرفت که یکی از آنها اخیرا حین کار در این پروژه دچار مصدومیت از ناحیه انگشتان دست شد. با وجود آنکه روند درمانی این کارگر مصدوم از همان روز حادثه آغاز شد اما رسیدگی کافی حین درمان به او و خانواده وی انجام نشد و او تمام مخارج مربوط به درمان خود را از جیب هزینه کرد.
کارگران پیمانی پروژه سد شهر بیجار خواستار آن هستند تا مدیرعامل آب منطقهای گیلان در مقام کارفرمای اصلی چارهای برای تامین منابع مالی این پروژه عمرانی و پرداخت دستمزد نیروی کار بیندیشد. آنها گفتند: اگر قرار است مشکلات به همان صورت قبل استمرار داشته باشد، کارگران امنیت شغلی خود را از دست میدهند.
این کارگران گفتند: وقتی برای پیگیری مشکلاتمان به دفتر پیمانکار مراجعه میکنیم، با بیتوجهی مسئولان این شرکت روبرو میشویم.
کارگران پروژه سد شهر بیجاردرخاتمه گفتند: کارفرما در پرداخت مطالبات معوقه کارگران هیچ عکسالعملی جدی از خود نشان نمیدهد و ما با رسانهای کردن مشکلاتمان منتظریم شاید مسئولان استانی حرکتی از خود نشان دهند.
*تجمعات اعتراضی کارکنان سازمان صداوسیما ساکن سه مجتمع مسکونی مهستان در منطقه 22 تهران نسبت به عملکرد اعضای هیات مدیره تعاونی مسکن و پیمانکار پروژه
کارکنان سازمان صداوسیما ساکن سه مجتمع مسکونی مهستان در منطقه 22 تهران برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به عملکرد اعضای هیات مدیره تعاونی مسکن و پیمانکار پروژه تجمعات اعتراضی برپاکردند.
جمعی از حدود به هزار و 350 نفر از خانوادههای کارکنان سازمان صداوسیما که در سه مجتمع 110 واحدی منطقه 22 تهران که از طریق دو تعاونی مسکن محل کار خود (تعاونی مسکن اداره کل اخبار خارجی معاونت سیاسی و تعاونی مسکن شبکه قرآن سازمان صداوسیما)، مالک و ساکن این سه مجتمع مسکونی هستند، به خبرنگار رسانه ای گفتند: از حدود ۱۲سال پیش (سال ۸۸) عملیات ساخت و ساز سه مجتمع ۱۱۰ واحدی (۳۳۰ واحد) تعاونی مسکن کارکنان صداوسیما در یک قطعه
زمین ۱۲ هزار متری در منطقه ۲۲ تهران آغاز شد و در حال حاضر حدود سه سال است که خانوارهای کارکنان بدون داشتن امکانات رفاهی در حالی به زندگی در اینجا ادامه میدهند که هر روز با مشکلات جدید روبرو میشوند.
به گفته یکی از اعضای این تعاونی؛ علاوه بر تکمیل نشدن برخی از امکانات در کنار عدم رسیدگی به مشکلات پس از ساخت، مهمترین معضلی که اخیرا به مشکلات اعضای این تعاونی افزوده شده، فشار اعضای هیات مدیره برای بدهکار کردن همه مالکین با افزایش قیمت تمام شده هر یک از واحدها و اخذ وامهای کلان غیرضروری از یکی از بانکهاست.
این کارمند با بیان اینکه به تازگی اعضای هیات مدیره در اقدامی تاملبرانگیز جدا از افزایش ۴ میلیونی قیمت واحدها بابت بازپرداخت وامهای اخذ شده ۴۰ و ۵۰ میلیاردی از مالکان درخواست کردهاند برای بازپرداخت آن ماهانه ۶ تا ۱۰ میلیون تومان قسط بپردازند، افزود: این اقدام اعضای هیات مدیره تعاونی کاملا غیرقانونی و خارج از تعهد، قرارداد و مصوبات تعاونی است چراکه دریافت این وامها جدا از اینکه کاملا غیرضروری بوده، هزینهکرد آن برای اعضا مشخص نیست و مدارک و اسناد آن ارائه نشده است.
او درباره یکی دیگر از مشکلات ساکنین پروژه مهستان افزود: طبق قرارداد مبلغ قیمت تمام شده هر واحد مسکونی در پروژه تعاونی مسکن کارکنان صداوسیما که در متراژهای ۱۰۰ تا ۱۶۵ و ۲۰۰ متری ساخته شدهاند یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است و خارج از تعهد از مالکان حدود ۲ میلیون تومان دریافت شد این در حالیست که بعد از تحویل این رقم به ازای هر متر مربع به ۶ میلیون تومان افزایش یافته است.
وی با بیان اینکه پیش از این نیز هیات مدیره تعاونی پس از دریافت مبلغ توافق شده در قرارداد اولیه به ازاء تحویل هر واحد مسکونی مبلغ ۳۰ میلیون تومان اضافی از مالکان پروژه گرفتند، افزود: بازهم با وجود پرداخت شدن این مبلغ از سوی مالکان، هیات مدیره تعاونی قصد دارد با افزایش قیمت تمام شده هر یک از واحدها از یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان به شش میلیون، مالکانی که هیچ بدهیای بابت این پروژه به تعاونی و بانک ندارند را مقروض کنند.
یکی دیگر از اعضای تعاونی مسکن صداوسیما در ادامه گفت: ظاهرا مدیران تعاونی مسکن پروژه کارکنان شاغل در صداوسیما برای آنکه بتوانند این مبلغ اضافی را از مالکان دریافت کنند هر روز فشار خود را به مالکین و خانواده هایشان بیشتر میکنند.
او با بیان اینکه درصورتی که شرکت تعاونی هر یک از مالکان را به بانک موردنظر معرفی کند باید هر ماه اقساط چند میلیونی بپردازند، در ادامه اضافه کرد: صرفنظر از غیرمنطقی بودن خواسته هیات مدیره تعاونی، پرداخت تمامی این هزینهها آنهم به صورت اقساطی با رقم ۶ تا ۱۰ میلیون تومان برای خانوادههای کارمندی حداقلبگیر ساکن این سه مجتمع مقدور نیست.
وی یادآور شد: بسیاری از اعضا قبل از کامل شدن امکانات داخلی و بیرونی مجتمعها به واحدهای مسکونی خود ساکن شدند اما با گذشت سه سال علارغم آنکه هر یک از مالکین با صرف مخارج زیادی اقدام به تکمیل واحد خود، تجهیز لابی و محوطهسازی اطراف این منازل کردهاند اما هنوز برخی امکانات همانند تجهیزات آتش نشانی انجام نشده و برای واگذاری اسناد مالکیت واحدها طبق تعهدات شرکت تعاونی، اقدامی صورت نگرفته با اینحال برای دریافت مبالغ اضافه اعضا را در فشار گذاشتهاند.
به گفته این عضو تعاونی مسکن؛ با وجود پیگیریهای زیاد اهالی این مجتمع کارمندی، هنوز اعضای هیئت مدیره تعاونی مسکن و پیمانکار پروژه توضیح و پاسخ قانعکنندهای در خصوص مشکلات به وجود آمده، ارائه نکردهاند به همین دلیل شماری از مالکان در تاریخ اول مهر ماه سال جاری تجمع اعتراضی را مقابل ساختمان منازل مسکونی خود در پروژه مهستان انجام دادند.
این کارمند شاغل در صداوسیما در مورد پرداخت بدهیهای بانک از اموال شرکت تعاونی گفت: اعضای هیات مدیره پروژه مسکن کارکنان صداوسیما که به نام پروژه «مهستان» شهرت دارد، سالها پیش قطعه زمینی به مساحت ۱۴ هزار متر مربع در حوالی میدان موج در منطقه ۲۲ تهران خریداری کردهاند. مالکیت این زمین که حدود ۷۰۰ میلیارد تومان ارزشگذاری شدهاند، بر اساس مدارک متعلق به مالکین پروژه مهستان است. در عین حال تعدادی واحد تجاری به مساحت ۵۰۰ متر در محدوده پروژه مهستان ساخته شدهاند که این واحدها هم دستکم متری ۸۰ میلیون تومان ارزش مالی دارند.
او در ارتباط با فروش این داراییها برای پرداخت بدهیهای شرکت تعاونی اضافه کرد: آنچه که مشخص است اینکه پس از ده سال که از خرید این زمینها میگذرد؛ اعضای هیات مدیره هیچ اقدامی برای تملک قطعی آن زمینها به نام تعاونی نکردهاند. در عین حال به پیشنهاد مالکان برای فروش این اموال برای بازپرداخت بدهیهای بانکی و سایر دیون شرکت و همینطور رفع نواقص مجتمع مهستان موافقت نمیکنند.
وی افزود: نکته قابل توجه دیگر این است که خانهها سال ۹۷ طبق قرارداد به متقاضیان تحویل داده نشد بلکه اعضا ناچار شدند به سبب افزایش مشکلات و فشارهای مالی اعضای هیات مدیره اقدام به تصرف واحدهای خود کنند، اما مشکلاتی کماکان ساکنان را آزار میدهد که نیازمند پیگیری مسئولان ارشد قوه قضائیه است.
او اضافه کرد: هیچکدام از کارکنان و اعضای آزادی که در این مجتمع ها ساکن شدهاند توانایی پرداخت اقساط سنگین تحمیلی را ندارند و بر این اساس با تنطیم نامهای مشکلات را به اطلاع مسئولان بانک رساندهاند.
او در خاتمه تاکید کرد: حالا که هیچ مسئولی حاضر به قبول مسئولیت در خصوص شرایط وخیم ساکنان مجتمع مسکونی «مهستان» نیست، از رئیس دستگاه قضایی کشور میخواهیم تا دستکم برای ارزیابی صحت ادعاهای اعضا هم که شده بازرسان نهاد تحت مسئولیت خود را برای بازدید از این سه مجتمع بفرستند تا ضمن مشاهده مشکلات مسکن کارکنان شاغل در صداوسیما در ناحیه ۲۲ تهران، نسبت به برطرف نمودن آنها اقدامات اساسی انجام دهند.
عدم نصب آسانسور درست و اصولی، رعایت نکردن اصولی ساخت و ساز صحیح در برخی از واحدها، عدم آسفالت معابر در برخی خیابانها و کمبود امکانات رفاهی دیگری از قبیل نداشتن روشنایی برخی خیابان در شب و فضای سبز مشکلات مطروحه جمعی از ساکنین مجتمع مهستان است که به آن رسیدگی نمیشود.
*رواج پدیده “بام فروشی” در مشهد
رئیس انجمن انبوه سازان استان خراسان رضوی گفت: مشهد یکی از کلانشهرهایی است که درگیر رواج پدیده «بام فروشی» شده و اخیرا بهدلیل افزایش چشمگیر قیمت مسکن، این پدیده گسترش یافته است.
روز شنبه 8 آذر،وی به خبرنگار رسانه ای گفت: متاسفانه بهدلیل وضعیت اقتصادی مردم و افزایش قیمت مسکن و بهتبع آن رانده شدن مردم بهسمت حاشیه شهر، چندی است با مسئله پشتبام فروشی مواجه هستیم.
او افزود: این اتفاق در ساختمانهای قولنامهای یا وکالتی فاقد سند، رخ میدهد و معمولا برخی افراد دراین اوضاع نابهسامان اقتصادی اقدام به فروش پشتبام منزل خود میکنند.
اوبا اشاره به اینکه با پدیده «بامفروشی» در کلانشهرها مواجه هستیم، ادامه داد: این پدیده در تمام مناطق مشهد مشاهده نمیشود و تنها در مناطقی که تراکم جمعیت زیاد است و مردم توان خرید کمتری دارند، قابل رؤیت است.
اواضافه کرد: «بلوار دوم طبرسی» و منطقه «سیدی» از جمله مناطقی هستند که بهدلیل گستردگی و سکونت جمع زیادی از همشهریان اینگونه است همچنین پُشت کارخانه قند آبکوه واقع درخیابان جانباز مرکز خرید و فروش پشت بام است.
*افزایش 40 درصدی کارگران جان باخته براثر حوادث کاری در استان آذربایجان شرقی طی 7 ماهه اول سال جاری
81نفر در طی 7ماهه امسال در اثر حوادث ناشی از کار دراستان آذربایجان شرقی جان خودرااز دست دادند که همگی آنها مرد بوده است. مدیرکل پزشکی قانونی استان با اعلام این خبر گفت: این آمار نسبت به مدت مشابه سال گذشته که 58 نفر بود 23 نفر افزایش یافته است.
به گزارش 5 آذر، روابط عمومی پزشکی قانونی استان ،وی اضافه کرد: درطی این مدت تعداد 810 نفر نیز بر اثرمصدومیت ناشی از حوادث کار به ادارات پزشکی قانونی استان مراجعه کردند که از این تعداد 15 نفر زن و بقیه مرد بودند.
مدیرکل پزشکی قانونی استان همچنین گفت: درمهر ماه امسال نیز 10 نفر به علت حادثه کاری فوت کرده که این آماردرمقایسه با مدت مشابه سال قبل از آن 7 نفر کاهش یافته است. درطی همین مدت 125 نفرنیز به علت مصدومیت حوادث کاری به ادارات پزشکی قانونی استان مراجعه کردند که 2 نفر از آنها زن بودند .این آمار نسبت به مدت مشابه در سال گذشته افزایش یک درصدی را نشان می دهد.
گفتنی است تعداد کل فوت شدگان حوادث کاری در سال 98 برابر با 96 نفر بود که یک نفر از آنان زن و بقیه مرد بودند و نیز تعداد کل مصدومین حوادث کارمراجعه کننده در سال 98 برابر با یکهزارو325 نفر بود که از این تعداد 35 نفر زن و یکهزارو 290 نفر مرد بودند.
*جان باختن کارگر زن 39 ساله یک واحد تولیدی شاهرود حین کار
کارگر زن 39 ساله یک واحد تولیدی شهرستان شاهرود دراستان سمنان حین کار براثر حادثه جانش را ازدست داد.
*جان باختن یک کارگر معدن مس تخته گنبد سیرجان حین کار براثر تصادف
جمعه شب(7 آذر)، یک کارگر معدن مس تخته گنبد سیرجان دراستان کرمان حین کار زیر کامیونی حین حرکت به عقب گرفتارشد وجان باخت.
*مصدومیت 3 کارگردر حادثه واژگونی سرویس رفت و آمد در مسیر هویزه به جفیر
صبح روز شنبه 8 آذر،سرویس رفت وآمد کارگران با 14 سرنشین در مسیر هویزه به جفیر در استان خوزستان واژگون ودستکم 3 کارگرمصدوم شدند. akhbarkargari2468@gmail.com
اخباروگزارشات کارگری 7 آذرماه 1399
– تازیانه داعشیان بر گُرده یک کارگر حق طلب
+ صالح نیکبخت وکیل مدافع دادگستری:شلاقخوردن کارگر درخواست مدعیالعموم بود
+ سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:
اجرای حکم قرون وسطایی شلاق در مورد داود رفیعی کارگر اخراجی پارسخودرو را محکوم میکنیم
+ اسماعیل بخشی:این تن شلاق خورده که میبینید، فقط تن داود رفیعی نیست
– تجمع اعتراضی کارگران مجتمع تجاری اروند کنزالمال نسبت به عدم پرداخت 3 ماه حقوق وحق بیمه وبی خیالی مدیریت شرکت توسعه تعاون منطقه آزاد اروند
– معلم بازنشسته:
فرار دولت از زیر بار تعهدات قانون مدیریت خدمات کشوری تحت لوای همسان سازی من درآوردی
– کارگر معدن راور:به استاندار بگو اگر واقعاً دلسوزی به معادن بیا و ببین ما چه رنجی میبریم
– گزارشی درباره اعتراض اهالی خشمگین روستای آق مشهد ساری وفرارروحانی مدیر اداره كل اوقاف و امور خيريه استان مازندران
– تازیانه داعشیان بر گُرده یک کارگر حق طلب
داوود رفیعی، کارگر اخراجی حق طلب پارس خودرو بعد از تحت فشار قرار گرفتن وثیقهگذارش توسط دستگاه قضایی، هنگام مراجعه به دادسرای مقدس برای پیگیری مسئله،بدون حکم قطعی و اطلاع قبلی، توسط مأموارن اجرای احکام هفتاد و چهار ضربه شلاق خورد.
+ صالح نیکبخت وکیل مدافع دادگستری:شلاقخوردن کارگر درخواست مدعیالعموم بود
+ سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:
اجرای حکم قرون وسطایی شلاق در مورد داود رفیعی کارگر اخراجی پارسخودرو را محکوم میکنیم
+ اسماعیل بخشی:این تن شلاق خورده که میبینید، فقط تن داود رفیعی نیست
– تجمع اعتراضی کارگران مجتمع تجاری اروند کنزالمال نسبت به عدم پرداخت 3 ماه حقوق وحق بیمه وبی خیالی مدیریت شرکت توسعه تعاون منطقه آزاد اروند
– معلم بازنشسته:
فرار دولت از زیر بار تعهدات قانون مدیریت خدمات کشوری تحت لوای همسان سازی من درآوردی
– کارگر معدن راور:به استاندار بگو اگر واقعاً دلسوزی به معادن بیا و ببین ما چه رنجی میبریم
– گزارشی درباره اعتراض اهالی خشمگین روستای آق مشهد ساری وفرارروحانی مدیر اداره كل اوقاف و امور خيريه استان مازندران
*تازیانه داعشیان بر گُرده یک کارگر حق طلب
داوود رفیعی، کارگر اخراجی حق طلب پارس خودرو بعد از تحت فشار قرار گرفتن وثیقهگذارش توسط دستگاه قضایی، هنگام مراجعه به دادسرای مقدس برای پیگیری مسئله،بدون حکم قطعی و اطلاع قبلی، توسط مأموارن اجرای احکام هفتاد و چهار ضربه شلاق خورد.
داوود رفیعی پس از اخراج کار وبدنبال کنش های دامنه دارش در راه احقاق حقوق برحقش و به اتهام توهین به علی ربیعی وزیر کار وقت محکوم به شلاق شد.
خاطر نشان میشود که پس از این محکومیت، علی ربیعی، طی نامهای بتاریخ 28 فروردین 98 خطاب به رئیس شعبه 39 دادگاه تجدید نظر استان تهران اعلام کرده بود که هیچ ادعایی علیه این کارگر اخراجی ندارد.
+ صالح نیکبخت وکیل مدافع دادگستری:شلاقخوردن کارگر درخواست مدعیالعموم بود
روز جمعه 7 آذر،صالح نیکبخت با بیان اینکه مدعی العموم پیگیر اجرای حکم شلاق کارگر شده است، افزود: من وکیل داوود رفیعی کارگری که حکم شلاق برای او اجرا شده است، بودم.
او اضافه کرد:وی پروندههای متعددی با مدیران یکی از شرکت های خودروسازی داشت. رفیعی یکی از افراد صادقی بود که دقیقا جرایم وی از مصادیق جرم سیاسی کنونی بوده و نه به عنوان نفع شخص، او مدافع کارگران اخراجی آن شرکت خودروسازی بود.
نیکبخت خاطرنشان کرد: البته در پرونده ای که داوود رفیعی به مجازات شلاق محکوم شده بود، من وکالت وی را نداشتم ولی در جریان کل ماجرا هستم.
اوادامه داد:آنها پلاکاردهایی را برافراشته بودند و در آنجا هم نوشته بودند هم مرگ بر آمریکا و هم مرگ بر وزیر کار، ظاهرا گزارشی توسط ماموران انتظامی از این اقدام تهیه شده بود و رفیعی نه به خاطر مرگ بر آمریکا گفتن، بلکه به خاطر مرگ بر ربیعی وزیر کار وقت به عنوان جرم عمومی و به عنوان مجازات توهین مشدد نسبت به مقامات دولتی در حین انجام وظیفه، محکوم شده بود.
+ سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:
اجرای حکم قرون وسطایی شلاق در مورد داود رفیعی کارگر اخراجی پارسخودرو را محکوم میکنیم
داود رفیعی کارگر اخراجی پارس خودرو در سال ۹۱ به دلیل فعالیت صنفی از کار اخراج شده است و سالهاست که با شکایت در مراجع ذیصلاح برای بازگشت بکار پیگیری میکند، اما فریادش به جایی نرسیده است. ایشان بارها در مقابل وزارتکار با پلاکارد ایستاده بود اما هیچ مقام مسئولی به خواسته بحقاش رسیدگی نکرد و با توصیه نهادهای امنیتی بازداشت و به اتهام توهین به وزیر کار به ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد و متاسفانه این حکم قرون وسطایی اجراء و به ایشان شلاق زده شد.
رفیعی از بازداشت شدگان روز کارگر در سال ۹۸ میباشد وی همچنین چند بار در اعتراضاتی که نسبت به اخراج از کار داشته، بازداشت شده است.
متاسفانه این اولین باری نیست که پاسخ حق خواهی و مطالبه گری کارگران را با شلاق و زندان و تهدید و اذیت و آزار پاسخ میدهند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه احکام قرون وسطی شلاق برای کارگران زحمت کش و حقخواه را شدیدا محکوم میکند و اعلام میدارد با شلاق و زندان و اخراج و دیگر انواع فشار علیه فعالین کارگری و کارگران آگاه و پیشرو، هرگز نمیتوانید صدای اعتراضات کارگران را خاموش کنید.
+اسماعیل بخشی:این تن شلاق خورده که میبینید، فقط تن داود رفیعی نیست
این تن شلاق خوردهی تمام کارگران ایران است.
بله! کارگر با رنج و مشقت تولید میکند، زالو سودش را میبرد، زالو اختلاس میکند، کارگر شلاقش را میخورد.
طعم شیرین عدالت، شلاق بر تن کارگران است.
برگرفته از اینستاگرام
*تجمع اعتراضی کارگران مجتمع تجاری اروند کنزالمال نسبت به عدم پرداخت 3 ماه حقوق وحق بیمه وبی خیالی مدیریت شرکت توسعه تعاون منطقه آزاد اروند
روز پنج شنبه 6 آذر،جمعی از کارگران مجتمع تجاری اروند کنزالمال برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به عدم پرداخت 3 ماه حقوق وحق بیمه وبی خیالی مدیریت شرکت توسعه تعاون منطقه آزاد اروند دست به تجمع زدند.
یکی از کارگران این مجتمع تجاری به خبرنگار رسانه ای گفت: حدود 40 کارگر هستیم که در بخش نگهبانی، تاسیسات، خدمات و فضای سبز مجتمع تجاری کنزالمال یا به عبارتی اروند مال خرمشهر با سوابق 6 تا 8 سال مشغول کاریم. در حال حاضر سه ماه حقوق ماه های شهریور، مهر و آبان ما پرداخت نشده است. به همین دلیل روز پنج شنبه 6 آذر ما کارگران این مجتمع بزرگ و بینالمللی در اعتراض به بیتوجهی مسئولان منطقه آزاد تجاری نسبت به پرداخت مطالباتمان دست به تجمع زدیم.
وی با بیان اینکه همه ما تحت مسئولیت یک پیمانکار تامین نیرو و با نظارت شرکت توسعه تعاون منطقه آزاد تجاری اروند مشغول کاریم، افزود: ما بارها به عدم پرداخت مطالباتمان به این شرکت اعتراض کردهایم اما در پاسخ به ما، میگویند شما نیروی پیمانکارید و ما منابع مالی برای پرداخت حقوق نداریم. مگر میشود مجتمع بزرگ کنزالمال که در یک قطعه زمین 16 تا 17 هکتاری با حدود 300 تا 400 واحد تجاری بزرگ و کوچک دارد، توانایی مالی 40 کارگر را نداشته باشد.
به گفته وی؛ روز گذشته همزمان با اعتراض کارگران برخی غرفهداران و مالکان واحدهای تجاری کنزالمال مدعی شدند که شهریور ماه همه مطالبات مربوط به واحد خود را به شرکت توسعه تعاون منطقه آزاد اروند پرداخت کردهاند حالا چرا آنها مطالبات شما کارگران را نمیپردازند، بیخبر و بیاطلاعیم.
این کارگر که در سه ماه گذشته دستمزد و حق بیمه او و سایر همکارانش پرداخت نشده است، در ادامه مشکلات خود و همکارانش گفت: جدا از مزد و بیمه معوقه از شهریور ماه همه 40 کارگر این مجتمع تجاری بدون قرارداد فعالیت کاری دارند.
او افزود: در نتیجه طولانیتر شدن موعد دریافت مطالبات معوقه، هر روز برای امرار معاش خانوادههایمان بیشتر زیر بار قرض میرویم.
این کارگر مجتمع تجاری اروند کنار با بیان اینکه با وضعیت موجود، نگران افزایش مطالباتمان در ماههای آینده هستیم، تصریح کرد: مدیریت شرکت توسعه تعاون منطقه آزاد اروند هنوز تمهیدات قابل قبولی برای پرداخت مطالبات کارگران انجام نداده و بهانه وی کمبود منابع مالی در این سازمان است.
وی در پایان، گفت: در طول این چند ماه، بهجای پرداخت کامل مطالبات، صرفا بیتوجهی دیدهایم. روز گذشته هم بعد از چند ساعت که از تجمع اعتراضی ما گذشت، وعده پرداخت مطالبات را در صورت بازگشت به کار دادند که البته کسی به تحقق این وعده امیدوار نیست.
*کارگر معدن راور:به استاندار بگو اگر واقعاً دلسوزی به معادن بیا و ببین ما چه رنجی میبریم
کارگر معدن ذغال سنگ بود، او هم مانند من تعطیلی جمعه و ترس از ویروس کرونا مانع سر کار نرفتنش نشده بود؛ وقتی فهمید خبرنگارم و استاندار به کوهبنان میرود گفت “استاندار میبایست به معدن میآمد و میدید که ما کارگران در این معادن چه وضعیتی داریم.”
این کارگر معدن هم مثل من از سرویس جا مانده بود و به قول خودش با پراید داغونش مجبور شده بود به معدن برود، او هم مانند من خواب مانده بود و دلیل خواب ماندنش را کار کردن دو شیفت کاری معدن تا روز گذشته عنوان کرد.
اینطور که خودش میگفت شب گذشته تا ساعت 10 شب در حال استخراج ذغال سنگ در معدن بوده است!
از چگونگی کار کردن در معدن از او سؤال کردم و در یک جمله پاسخ داد که “رفتن با خودمان است و برگشت اگر خدا بخواهد.”
خواستم بیشتر توضیح بدهد که آهی کشید و گفت 250 متر باید زیر زمین برویم، استخراج با پیکور انجام شده، نور داخل تونل با چراغ بالای کلاهمان تأمین میشود، از صبح تا ساعت دو یک شیفت است و از دو به بعد تا حدود ده شب شیفت دوم.
گفتم “دو شیفت کار میکنی؟” گفت :چکار کنم؟ حقوقها پایین است تازه این ماه فقط 10 شیفت دوم توانستم کار بکنم و میدانم آخر برج به مشکل برمیخورم.
داشتم به همین حرفهایش فکر میکردم که دلیل خواب ماندن و جاماندش از سرویس را فهمیدم، زمانی برای استراحت نداشته وقتی تا ساعت 10 شب گذشته 250 متر زیرزمین با پیکور کار میکرده است.
داشتم فکر میکردم حتماً شب گذشته تا خانه رسیده بچههایش هم خواب بودند و صبح هم که از خانه بیرون زده آنها خواب بودند که خودش عین همین کلمات را برایم گفت.
از کار با پیکور سؤال کردم و پرسیدم احتمال ریزش چقدر است پاسخ داد: برای همین اول دفعه گفتم “رفتنت با خودت است و برگشت اگر خدا بخواهد” و ادامه داد “پیکور لرزش دارد، پشت سرمان را چوب میزنیم تا مانع ریزش شود”؛ چشمانش را از جاده به سمتم چرخاند و با لحنی که دلم را ریخت گفت “فقط فکرش را بکن اگر معدن پشت سرمان ریزش کند؛ حبس میشویم تا بمیریم.” آهی کشید و گفت “بارها این اتفاق افتاده و همکارانمان از دست رفتند و هیچ کار نتوانستیم بکنیم.”
به دو راهی مسجد ابوالفضل رسیدیم او باید به سمت معدن به راور میرفت و من به سمت کوهبنان، با کوله باری از اندوه پیاده شدم و در آن لحظه یاد پدرم افتادم که سالها در همین معادن ذغال سنگ کار میکرد و در آخر هم دیسک کمر از کار افتادهاش کرد و بماند …
هنگام پیاده شدن وقتی در ماشین را بستم شیشه را پایین کشید و گفت “به استاندار بگو اگر واقعاً دلسوزی به معادن بیا و ببین ما چه رنجی میبریم.”
بخشی ازیک گزارش رسانه ای شده بتاریخ 7آذر
*معلم بازنشسته:
فرار دولت از زیر بار تعهدات قانون مدیریت خدمات کشوری تحت لوای همسان سازی من درآوردی
با سلام همکاران عزیز ، بازنشستگان فرهیخته و همراهان عزیز صنفی
از آغاز شروع برنامه همسان سازی و اجرای شوهای نمایشی دراین باب بارها اعلام داشته ایم که همه این بازی ها و برنامه های از پیش طراحی شده تنها و تنها یک هدف را دنبال می نماید وآن هم فرار دولت از زیر بار تعهدات قانون مدیریت خدمات کشوری و فرار از پرداخت خساراتی را که بر بازنشستگان وارد آورده است ، میباشد.
ولی همواره چه از جانب دوستان و همراهان و چه از طرف دیگر همکاران ما را به سکوت دعوت نموده اند، اکنون هم که تا حدودی بر همگان ثابت گردیده که این همسان سازی من درآورده ۹۰٪ حقوق شاغلین، دارای هیچ گونه بار قانونی نبوده و نداشته است وفقط بصورت یک توافقنامه اجرایی گردیده است و مجددا به این فکر افتاده اند که این همسان سازی خود ساخته را بصورت لایحه ای به تصویب مجلس رسانده تا به آن جنبه قانونی داده باشند این یعنی چه ؟!یعنی اینکه ق م خ ک را خنثی وغیر قابل اجرا نمایند!
چه با اجرای قانون که درسال ۸۶ بصورت آزمایشی برای مدت ۵سال وبعد از تمدید چند سال سرانجام در اسفند سال ۹۷ دائمی شدن آن به تصویب مجلس رسیده و در هیچ کجای این قانون حرفی یا تبصره ای در خصوص ۹۰٪ حقوق شاغلین نیامده بلکه به صورت آشکار و متقن اعلام داشته که هرآنچه به حقوق شاغلین افزوده شود برای بازنشستگان نیز به همین میزان افزایش یابد. دولت موظف به اجرای قانون میشود.
خوب ما با وجود داشتن چنین قوانینی چه نیازی به تصویب قانون جدید داریم ؟ آیا این حقیقت را در اذهان متبادر نمیسازد که دولت با این برنامه ها و نقشه های ازپیش طراحی شده می خواهد قانون مدیریت را اجرا ننماید ؟ چون با اجرای این قانون بار مالی سنگینی را بر دولت تحمیل ساخته ودولت مکلف وموظف است کلیه خسارات ومعوقات بازنشستگان درطول ۱۳ سال به خاطر عدم اجرای قانون را پرداخت نماید
با این تفاصیل همکاران بزرگوار ، هوشیار بوده ودردام کاسبان سیاسی کار که درصفوف فعالین صنفی رسوخ پیدا نموده ودلالان دولت هستند تا ما را از حقوق قانونی مغفول مانده مان منحرف ساخته نیفتیم بلکه درصفوفی واحد و همراه و همدل نقشه دولت و دولتیان را نقش برآب نموده ومصرانه خواهان اجرای ق م خ ک و پرداخت خسارات ومعوقات ناشی از عدم اجرای این قانون را از بدو تصویب قانون باشیم و مخالفت و انزجار خود را باطرح هرگونه پیشنهاد و قانونی که ما را از اجرای دقیق ق م خ ک دور میسازد اعلام نماییم .
پایدار و سرافراز باشید.
منوچهر اکبری معلم بازنشسته
*گزارشی درباره اعتراض اهالی خشمگین روستای آق مشهد ساری وفرارروحانی مدیر اداره كل اوقاف و امور خيريه استان مازندران
« روحانی مدیر اداره كل اوقاف و امور خيريه استان مازندران دربرابر اعتراض اهالی خشمگین روستای آق مشهد ساری نسبت به تملک مراتعشان فرار رابرقرار ترجیح داد
روز چهارشنبه 5 آذر، روحانی مدیر اداره كل اوقاف و امور خيريه استان مازندران هنگام بازدید از روستای آق مشهد ساری هنگامی که با اعتراض اهالی خشمگین روستای آق مشهد ساری نسبت به تملک مراتعشان روبرو شد فرار رابرقرار ترجیح داد.»
بخشی ازیک گزارش رسانه ای شده بتاریخ 7 آذر:
انتشار ویدئویی از اعتراض مردم روستای آقمشهد ساری با مدیرکل اوقاف استان بار دیگر پرونده آقمشهد را بر سر زبانها انداخت. پروندهای که در آن مبارزه برای حفظ ۵۶۰۰ هکتار از زمینهای جنگل تاریخی هیرکانی برای نسلهای بعد ادامه دارد. زمینهایی که سازمان اوقاف با حمایت از متولی امامزاده این روستا قصد انحصاری کردن آن را دارد.
اوایل سال جاری بود که ماجرای ادعای متولی یک امامزاده نسبت به موقوفی بودن ۵۶۰۰ هکتار از اراضی جنگلهای تاریخی و بکر هیرکانی بازتاب گستردهآی داشت. مردم در کنار فعالان محیط زیستی نسبت به این خبر واکنش نشان داده و با توجه به اینکه جنگلهای هیرکانی میراث مشترک تمام ایرانیان است این ادعای متولی مذکور را که تحت حمایت سازمان اوقاف قرار گرفته بود نوعی تجاوز به این میراث تلقی کردند. این ادعا سالها مورد مناقشه دو سازمان منابع طبیعی و اوقاف بوده اما امسال اخبار مربوط به آن منتشر شد.
اهمیت این ۵۶۰۰ هکتار زمین زمانی مشخص میشود که بدانید این زمینهای جنگلی که بکر و طبیعی و دست نخورده است متعلق به دوره سوم زمین شناسی بوده و نه کسی آنها را کاشته است و نه احیا کرده است و نه اراضی موات است. این زمینها متعلق به جنگل هیرکانی است یعنی همان جنگلی که سال گذشته مورد ثبت جهانی یونسکو قرار گرفت و از آن با نام فسیل زنده یا موزه طبیعی نیز یاد میشود، زیرا بسیاری از گونههای گیاهی موجود در این جنگلها امروزه به صورت فسیل در اروپا یافت میشوند.
بر اساس شواهد علمی سابقه تاریخی این زمینها به عصر دایناسورها بازمی گردد. همزمان با عصر یخبندان به غیر از جنگلهای هیرکانی که به دلیل قرار گرفتن بین رشته کوه البرز و دریای خزر از اقلیم معتدلتری برخوردار بودند، تمامی جنگلهای پهن برگ به جز تعداد معدودی نابود شدند؛ از همین روست که جنگلهای هیرکانی را مادر جنگلهای جوان اروپا و شمال آمریکا میدانند.
در حالی که تمام اراضی متعلق به این زمینها و زیست بوم آن مورد حمایت قرار گرفته و از هر نوع تعرض و خصوصیسازی برای انتقال سلامت آن به نسلهای آینده، مصون نگاه داشته شوند، اما سازمان اوقاف سعی میکند با ادعای عجیب متولی یک امامزاده این میراث تاریخی کشور را تحت اختیار خود درآورد.
اما مساله دیگر آن است که ۴۰۰ هکتار از این زمینها متعلق به روستای آقمشهد، واقع در قسمت جنوبی شهرساری است که در جوار این جنگلها قرار گرفتهاند. به عبارت دیگر میتوان گفت زمینها و خانههای مردم این روستا نیز به نوعی در خطر وقفی بودن قرار داشته و برای مردم روستا نگرانیهای زیادی را ایجاد کرده است. ترس از دست دادن زمین و مسکن و تحت تسلط یک سازمان خاص قرار گرفتن در دورانی که سیستم ارباب و رعیتی مدتهاست برچیده شده چالشی است که نباید از نظر دستگاه قضایی دور بماند.
یک فعال محیط زیست و منابع طبیعی در استان مازندران به خبرنگار رسانه ای گفت:شخصی به نام ح. خ خود را به عنوان متولی امامزادهای به نام امامزاده حارث واقع در روستای آقمشهد معرفی کرده است. سالها پیش این فرد از اهالی امضا گرفته است که میخواهد متولی امامزاده باشد و مردم هم امضا کردهاند و این اجازه را به او دادهاند. این فرد وقفنامهای را ارائه داده است که بر اساس آن حریم امامزاده توسط فردی به نام عبداللهخان ساروی حدود ۸۶۰ سال پیش وقف شده است. این درحالی است که کل مساحت امامزاده حداکثر هزار متر مربع است.
وی ادامه میدهد: حریم که نمیتواند بیش از مساحت اصلی باشد بلکه نیمی از مساحت اصلی و کمتر از آن است این درحالی است که «خ» حریم را تا ۵۶۰۰ هکتار گسترش داده و مدعی است که این زمینها وقفی است.
این فعال محیط زیست با اشاره به اینکه در سالهای ۸۲، ۸۳ اداره اوقاف از اداره ثبت استعلام کرد که حوزه آقمشهد کجاست، توضیح میدهد: در اطراف پلاک ثبتی آقمشهد، ۵۶۰۰ هکتار زمین جنگلی وجود دارد که منابع طبیعی این زمینها را به عنوان حوزه آقمشهد یا همان پلاک ثبتی آق مشهد معرفی کرده است. اداره اوقاف هم این دو موضوع را به هم ربط داده و مدعی است که، چون امامزاده حارث در روستای آقمشهد بوده و پلاک ثبتی آق مشهد شامل ۵۶۰۰ هکتار از زمین این جنگلها میشود بنابراین حریم این امامزاده همین ۵۶۰۰ هکتار است. این در حالی است که هرجا که جزو پلاک ثبتی این روستا باشد دلیل نمیشود که حریم امامزاده حارث هم باشد؛ که حریم هم قوانین خاص خود را دارد.
وی با بیان اینکه در سال ۸۲ رایی از سوی دادگاه ساری به نفع اداره منابع طبیعی استان صادر و در دادگاه تجدید نظر استان هم تایید میشود، خاطرنشان میکند: این رای در سال ۸۳ در شعبه ۴ دیوان عالی کشور نیز به نفع سازمان منابع طبیعی تایید میشود.
وی افزود: در سال ۹۰ متولی موقوفه و اداره اوقاف به شعبه دیگری دادخواست داده و اشاره نمیکنند که در سال ۸۳ رایی به ضرر آنها صادر شده است و اداره منابع طبیعی هم اعلام نمیکند که ۱۰ سال پیش رایی به نفع او صادر شده است که این سکوت منابع طبیعی واقعا نوعی تبانی به نظر میرسد. در این سال نیز دادگاه بدوی رای به نفع منابع طبیعی داده و در دادگاه تجدید نظر نیز این رای تایید میشود، اما در دیوان عالی کشور رای نقض شده و به دادگاه ساری میرود و به نفع اوقاف رای صادر میشود، منابع طبیعی فرجامخواهی میکند که دیوان فرجامخواهی را رد میکند. این همان رایی است که به استناد آن ادعای موقوفه بودن زمینها را دارند.
وی تصریح میکند: مردم این روستا مدعی هستند که همان قرون پیش که همهجا سیستم ارباب رعیتی بوده است آقمشهد ارباب نداشته است که بتواند زمینها را وقف کند و این مناطق دامسراهای جنگلی بوده است. در واقع روستایی به آن مفهوم نبوده است. اداره اوقاف و «خ» قصد دارند از زمینهای جنگلی بهرهبرداری کرد و چوبشان را بفروشند. یعنی در نهایت هدفشان تصاحب این جنگلهاست که اگر وقف باشد میتوانند آن را تصاحب کنند.
این فعال محیط زیست با اشاره به اینکه در ۱۴۰ هزار هکتار از عرصههای جنگلی و مرتعی استان مازندران و تنها در حوزه اداره کل ساری پروندههایی مانند پروندههای آق مشهد وجود دارد، اظهار میکند: تا جایی که اطلاع دارم حدود ۲۳ پرونده تاکنون موفق شدهاند و عرصههایی مانند شیخموسی اراضی ۲۰۰ هکتاری را اوقاف گرفت و تفکیک کرد و فروخت و در حال حاضر در این زمینها ویلاسازی انجام شده است. در واقع دور نمای این پروندهها مشخص است، اهدافی غارتگرانه در حوزه منابع طبیعی که متاسفانه اداره اوقاف به استناد برخی مسائل شرعی به آنها دامن میزند در حالیکه مغایر با منافع مالی ماست.