به نقل از: کانال تلگرامی هم راه کارگران
چهار وظیفه مبرم لحظه کنونی
▪️هم راه کارگران: در افق کوتاه مدت، چه به سوی تعریض حفره های سیاه ناشی از فروپاشی هر چه فزاینده تر حداقلی ترین تفسیر از «حکمرانی خوب» و تبدیل فلاکت به گرسنگی و شورش های تازه گرسنگان در حرکت باشیم، چه فرایندهای همگرایی اعتراضات مزد و حقوق بگیران با شتاب دادن به سازمانگری و همگرایی و با درهم شکستن سد سرکوب رژیم و مقاومت های فرقه ای موجود، تشکل سراسری کارگری و بلوک مستقل کارگری- عدالتخواه را به مثابه گزینه «پائینی ها» به پیش صحنه مقاومت و اعتراض بکشد و چه حتی درمارپیچی مرکب از بازدارندگی های متواتر ناشی از درهم تاثیری گزینه های مختلف گرفتار شویم، چهار وظیفه فوری و مبرم در برابر ماست که باید روی آنها متمرکز شویم.
▪️نظر به این که در چهارچوب وضع موجود حاکمیت و خاصه در افق های مشهود هیچ برنامه ای وجود ندارد که بتواند جلوی بدتر شدن وضعیت را بگیرد و فراتر از آن اراده سیاسی حاکمیتی برای حل بن بست های موجود هم عملا وجود ندارد، اول: مهم ترین و اصلی ترین وظیفه عبارت است از تقویت حلقات همگرایی بخش های مختلف اعتصابات و اعتراضات مزد و حقوق بگیران برپایه فصل مشترک های واقعا موجود. اعتصاب های طولانی و تناوبی کارگران هفت تپه، نفت، گاز و پتروشیمی، هپکو، واحدهای خدمات شهری، پاکبان ها، نیروهای ریلی راه آهن سراسری در مناطق مختلف کشور، گروههای مختلف پرستاران، بازنشستگان، معلمان خرید خدمتی، شرکتی و نهضت سواد آموزی اصلی ترین اعتراضات یک ماهه اخیر بوده اند. اعتراضات این بخش ها فصل مشترک های مهمی دارد که هر کنشگری معطوف به تقویت همگرایی باید روی آنها متمرکز شود. لغو خصوصی سازی واحدهای تولیدی و تامین امنیت شغلی کارگران، برچیدن شرکت های پیمانکاری، پرداختن دستمزدها و مزایای معوقه و افزایش دستمزد، این مطالبات مشترک هستند. همزمانی بخش مهمی از اعتراضات بر محورهای چهارگانه پیش گفته در یک ماهه اخیر، در کنار برجستگی دو شکل تجمع و اعتراض هم ظرفیت های واقعی همگرایی را نشان می دهند.
▪️دوم:هر گروه مستقل مطالباتی در عین حال که ناگزیر است تلاش برای حداکثر همگرایی را در کانون توجه ارتباطات و سازمانگری خود بگذارد و در این راستا کارگروههای مشترک و شبکه ای ایجاد نماید، ضروری است که خود را نیز برای اعتراضات زنجیره ای طولانی، ساماندهی حمایت های متقابل، تشکیل صندوق همیاری برای کمک به خانواده هایی که گرفتار یورش های سرکوبگران می شوند و یا در محاصره «رژیم گرسنگی» حاکمیت و برخوردهای امنیتی قرار می گیرند آماده سازد.
▪️سوم: هر جا و هر حوزه ای که هنوز هیچ شکلی از تشکل مستقل در دسترس نیست، کمک به ایجاد آن را حداقل به صورت شبکه ای به عنوان وظیفه مهم خود تلقی کنیم. مثلا اکنون بازنشستگان و فرهنگیان مطالبه گر مثل بسیاری از گروههای دیگر در خانواده های خود جوانان بیکار دارند؛ جوانانی دانش آموخته که دانش و تخصص به کارشان نیامده و در اقتصاد فروپاشیده رانتی و دزدسالار کنونی نمی توانند از انرژی، تخصص و دانش خود استفاده کنند. بیکاری واقعا از یک پتانسیل انفجاری در جامعه ما برخوردار است. تعمیم تجارب موارد معدود تجمعات بیکاران در برابر دفاتر اداره کار، ایجاد کارگروههای به این منظور، فهرست سازی مطالبات و مشارکت در فرایند تصمیم گیری برای کنشگری مطالبه محورانه می تواند نیروی بیشتری وارد جنبش مطالباتی نماید و این جنبش را تقویت نماید. روشن است که بیکاری فقط یک مثال است، نه فقط در زمینه بیکاری که در همه حوزه های دیگر همین تلاش ها قطعا بخشی بدیهی و طبیعی از وظایف مطالبه گرانه گروهای مختلف است.
▪️چهارم: شبکه حمایت های بین المللی از مبارزات کارگران ایران در شرایطی که به سوی رویارویی های بزرگ تر و اعتصاب های وسیع تر و همگرایی های بزرگ تر می رویم یک الزام فوری و حیاتی است. هر قدر دامنه این حمایت ها وسیع تر باشد احتمال بازدارندگی آن هم می تواند بیشتر شود و برای فعالین و کنشگران جنبش های مطالباتی فضای عمل فراهم نماید.