گزارشات مشترک بخش هفتم
آغاز پروژه همگامی نیروهای فعال سیاسی مستقل که بعدها با نام شورای مستفل علنی شد با مرزبندی قاطع با فرقه گرایی همراه بود. این عامل بازدارنده همگرایی های وسیع, مذمت میشد. اما غافل از آن بودیم که شورا آبستن یک فرقه جدید است.حضور فعالیت سازمانی اما با صفت فردی در این تجمع مانعی نداشت و در فراخوان اولیه نیز به ان اشاره شده بود. حتی با وجود فراکسیونهای علنی نیز اختلافی نبود.اما فرقه را با تمام مشخصات کلاسیک اش در شکم مان داشتیم و جدی اش نگرفتیم. تا اینکه در دوران بلوغش که همانا آستانه اول ماه بود پوست انداخت و چهره حقیقی خود را نشان داد.
در تحولات و تغییرات شورا مهمترین عامل بحث پرنسیپ ها بود.ایا به گفته ها و رفتارهای خود اعتقاد داریم یا آنها را ابزاری برای نیل به اهداف ناگفته مان میدانیم؟ در دنیای سیاست هر سیاستمداری بایستی پرنسیپی برای خود داشته و یا در کار جمعی و سیاسی معین کند.افرادی که در تجمعات مبتکرانه دیگران شرکت میکنند و توافق خود را با ملات اولیه و دادهای آن تجمع اعلام میکنند چنانچه اهداف دیگری غیر از اهداف بیان شده در فراخوانی را در پیش داشته باشند بی پرنسیپی کرده اند.در پروسه زمان و دخالت در این مجموعه ها بالاخره مجبور میشوند تا راز مگو را بگویند همانطور که با نزدیک شدن اول ماه مه 2020 ناچار به گفتن و اظهار علنی آنها شدند.
بحث مربوط با طیفی است که بنام چپ بر چپ هستند. بنام مدافعان طبقه کارگر بر منافع آنان میتازند و یکی از مهمترین موانع همبستگی عمومی با کارگران و زحمتکشان کشورمان هستند. با روش ها و منش های آلوده به تخریب در شکلگیری نیرویی سراسری و متحد مانع تراشی میکنند. این طیف مضراتشان گاها از زیانها و خسارات راست چپ نما بیشتر است. ما را از درون تهی میکنند. دستورات از بالا را به خرد جمعی تحمیل میکنند. بنام مارکسیسم به جدایی بیشتر مارکسیست ها دامن میزنند. پشت شعارهای کاملا واضح و ابتدایی پنهان میشوند و خود را یابنده و مخترع آن شعارها میدانند. شعار تشکیل شوراها اولا از آموزه های مارکسیستی و لنینیستی است و دوما دهه ها پیش ورد زبان سوسیالیستها در کشورمان بوده است. پشت این شعار پنهان شدن عیار کمونیستی و سوسیالیستی هیچ احدی را بالا نمیبرد.
شورا و خودگردانی, خصوصی سازی و مخالفت با آن و دفاع از دولتی بودن ابزار تولید و کارخانه ها هیچ یک پایان بحث نیست بلکه چگونگی آنها در شرایط مشخص سیاسی و اقتصادی کشورمان آغاز چالش نظری است. شورای مستقل هیچگاه بحث مکفی در این زمینه نداشت. اختلاف نظر در میان فعالین داخل کشور نیز حضور واقعی این گسست نظری در میان انها را نشان میدهد. بنابر این بدون در نظر داشتن این مهم و پرتاب خودسرانه تراکت تبلیغاتی با مضمون ترویجی اساسا کار آماتورهایی است که فقر تئوریک خود را پشت آن شعارها پنهان می کنند.
این سوال برای چند نفری که خودسرانه علیه موازین و عرف معمول شورا مبنی بر رجوع به خرد جمعی, تصویب متون با پیش مباحثات و تصمیم عمومی فعالین بود, مطرح است که با اتکا به کدام پرنسیپ ها این اقدامات را در برابر خود گذاشتند؟ چگونه و با چه انگیزه هایی این عمل ناسالم را در آستانه اول ماه مه انجام دادند؟ آیا قرار بود چیزی تقسیم شود که ما در شورا مطلع نبودیم؟ سخن آخر این بخش اینکه به غارت بردن تلاشهای یکساله فعالین یک نهاد با خودسری و تکروی هیچ افتخاری را نصیب فرقه گرایان نکرد. به انحراف کشاندن یک مجموعه برای شیرین کاری سیاسی تنها پرونده سیاسی این افراد در پروژه کار مشترک را آلوده تر خواهد کرد.
ادامه دارد
1.5.2020
***
16.4.2020
ب:
شورای مستقل ما زبانش تنها زبان افراد با حقوق برابر است و دو زیستی نیست. هیچگونه وزنه ویژه ای برای هیچ نهاد و حزبی اینجا نداریم. فعالیت داوطلبانه هر یک ازما در آن نهادها محترم ولی نهادهایمان را بیرون درب اتاق شورای مستقل گذاشته و وارد میشویم و بحث تشکلها را که مدتها از زمان آن در مباحثات شورا گذشته ایم ( رجوع به بولتن های اولیه ) بدلیل فرسایشی بودن و انرژی گرفتن مجدد از ما, بهتر است که کناری قرار دهیم. چنانچه رفیقی که در آن مباحثات درگیر نبوده است مایل به دریافت آنهمه بحث ( حدود هفتصد صفحه ) در اینمورد است لطفا با من تماس بگیرد تا برایش یازده بولتن داخلی را بفرستم