در ایران نیز که هر چرخشی به سمت سازمان یافتن با سرکوبی آشکار روبهرو میشود، تشکلیابی زنان به مراتب دشوارتر بوده است. اگر در بسیاری کشورها برابری زنان و مردان به شکل صوری و قانونی پذیرفته شده است، در قوانین ایران زن شهروند درجه دو، نصف مرد و نیازمند قیم است. حکومت هر اقدام قانونی و فراقانونی ممکن را در سرکوب و به حاشیه راندن زنان به کار میبندد. هر جا که قانون از چنگاندازی به حقوق زنان باز میماند، دست سرکوب از آستین عرف و سنت بیرون میآید. عرفی که به مدد سلطهی حکومت بر آموزش و رسانه پیوسته بازتولید میشود و به سنتهای مرده، جسمِ زنده میبخشد. این سلطه تا آنجا پیش میرود که اخبار قتلهای «ناموسی» و خشونت علیه زنان به مسئلهای تلخ اما خارج از اولویت بدل میشود. قتل مونا حیدری، کودکهمسر قربانی قتل «ناموسی» و قوانین زنستیز، افکار عمومی را جریحهدار میکند اما عرصه را بر قاتلان و قانونسازان تنگ نمیکند. آنچه که زنان مبارز را سالیانِ سال از افشای شکنجههای جنسی و تجاوز در زندانها بازداشت / باز میدارد، اکنون زنان آزاردیده در خانه و خیابان و محل کار را به سمت سکوت میراند. نام و روایت مقاومت زنان زندانی چون زینب جلالیان و مریم اکبری منفرد که بدون حتی یک روز مرخصی و بدون هیچ چشماندازی از آزادی، روزهای حبس را تاب میآوردند، جز هنگام بیماری و رنجوری جسمشان به متن اخبار راه نمییابد. قلمها و رسانههای مستقل نیز که میکوشند تجربهی زنان، رنج تبعیض و روایت سرکوب آنان را به نحوی ثبت کنند، از یک سو گرفتار سانسور مضاعف میشوند و از سوی دیگر در جامعهی مردسالار هرگز در مرکز توجه قرار نمیگیرند. این همان ساز و کاری است که آثار نویسندگان و هنرمندان زن را که خواسته یا ناخواسته حاوی رگههایی از انکار وضعیت موجودند، در بهترین حالت در روند پخش و توزیع و ارائه به حاشیه میراند.
سوی دیگر سرکوب و انکار صداهای معترض اما، هراس حکومت است از اینکه ستم و حذف سیستماتیک، زنان را به یکدیگر نزدیک کند یا حول مطالبهای گرد آورد. زیرا تاریخ جنبش زنان نشان داده است که تنها مبارزات سازمانیافته و آگاهیبخش، رخنههای غیرقابل ترمیم در پیکر به ظاهر استوار نظام مردسالار ایجاد میکنند. نیز نشان داده است که زنان از پس ِ هر سرکوبی قاطعانهتر به میدان باز میگردند و هر مصادرهای، به ظهور جریانی پیشروتر میانجامد.
از این رو کانون نویسندگان ایران در آستانهی ۸ مارس، بر دو حق مغفول ماندهی زنان، حق تشکلیابی و حق نشر آزادانهی آرا و آثارشان تأکید میکند و حمایت خود را از مطالبات برابریخواهانه و احقاق حقوق آنان اعلام میدارد. کانون نویسندگان ایران همچنین خواستار آزادی همهی زندانیان سیاسی از جمله زنان شجاع در بند است.
گرامی باد ۸ مارس! گرامی باد مبارزات زنان!
کانون نویسندگان ایران
۱۶ اسفند ۱۴۰۰