بامداد سه شنبه چهارم خرداد – 25 مه- اسماعیل خویی شاعر، فیلسوف و کنشگر اجتماعی در بیمارستانی در لندن درگذشت. او در سال 1317 در مشهد به دنیا آمد ، وارد دانشسرای تربیت معلم شد و به عنوان شاگرد اول، بورسیه تحصیل در دانشگاهی در انگلیس را دریافت کرد و دکترای فلسفه گرفت و بعد از بازگشت به ایران مدرس دانشکده تربیت معلم در تهران شد. او از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران در دوره دیکتاتوری سلطنتی محمد رضاپهلوی بود که همواره به عنوان نهادی مزاحم و مخالف استبداد سلطنتی شناخته می شد. به عنوان یک شاعر و روشنفکر آزادیخواه و غیرمذهبی، مثل خیلی از روشنفکران آنزمان، به جنبش فدایی سمپاتی داشت و جزو نویسندگانی بود که جشن و هنرهای فرمایشی رژیم سلطنتی را تحریم می کردند. او در انقلاب بهمن نیز حضور فعال داشت اما مدت کمی بعد از روی کارآمدن جمهوری اسلامی مثل خیلی از مخالفین استبداد مذهبی ناگزیر از تبعید در لندن شد.
اسماعیل خویی یکی از پرکارترین شاعران و نویسندگان ایران بود حدود سی کتاب شعر، چند کتاب پژوهشی و تحلیلی و دو کتاب ترجمه در کارنامه خود دارد. یکی از مهمترین جوایز ادبی آلمان را نیز دریافت کرد و برخی آثار او به زبانهای مختلف ترجمه شده است.
اما به لحاظ جهتگیری سیاسی، متاسفانه در سالهای اخیر هر چه بیشتر از افکار چپ و انقلابی فاصله گرفت و ضمن ابراز ندامت از شرکت در انقلاب بهمن و کمک به سرنگونی استبداد جهنمی رژیم پهلوی، به همراهی با طومارها و کارزارهایی پرداخت که سرنخ آن در دست سلطنت طلبان و شازده رضا پهلوی بود. شاهزاد “دمکرات و سکولار” شده ای که هنوز هم حاضر نیست دیکتاتوری پدر و پدربزرگش و از جمله کودتای امریکایی – انگلیسی 28 مرداد 32 را محکوم کند و دربدر حمایت کشورهای امپریالیستی را گدایی میکند تا بدون تحقق انقلاب اجتماعی نوین در ایران، او و همپالگی هایش را به قدرت برسانند. متاسفانه اسماعیل خویی عزیز در تور این ترفند گیر افتاد و همچون علی میرفطروس و باقر پرهام و مسعود نقره کار و … به لاپوشانی حقایق از سوی طیف سوپرراست تحت رهبری شازده مدد رساند.
با این همه، علیرغم این لغزش سیاسی، کماکان سعی میکرد به آرمان آزادی لائیسیته و عدالت اجتماعی وفادار باشد و آنرا در اشعار و گفتارهای خود بازتاب دهد. مرزبندی قاطع او با کلیت رژیم اسلامی و افشای راهکارهای “اصلاح اسهال نظام” زبانزد بود.
یاد عزیزش گرامی و ماندگار باد!
آرش کمانگر – 25 مه 2021