شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ در روز جهانی کارگر اتحادیه پیشکسوتان با هدف تفرقهافکنی بین گروههای بازنشستگان و
خودی و غیر خودی کردن آن، تجمعی را در ساعت ۹ صبح برگزار کردند. در این تجمع محجوب رییس مادامالعمر خانه کارگر نیزحضور داشت.
در تمام اضلاع وزارت کار نیروهای امنیتی را مستقر کرده بودند و آنها رفت و آمدها را بشدت کنترل میکردند و به هیچ عابری اجازهی توقف نمیدادند
عکاسان معروف امنیتی بدون استثنا
از تمامی رهگذران عکس و یا فیلمنیگرفتند.
در قسمت شمالی اداره سخنران با بلندگو
صحبت میکرد و نیروهای گارد با آرامی ایستاده بودند تا محجوب در معیت آنان به سئوالات بازنشستگان پاسخ دهد و تا ساعت ۱۰ مراسم کاملا خاتمه یافت. سئوال محوری بازنشستگان همچنان بیجواب ماند: “تخصیص مبلغ ناچیز متناسب سازی و لحاظ نکردن آن در پایهی حقوق”
پس از پایان تجمع خودیها، تعدادی از بازنشستگان به سمت درب وزارتخانه در خیابان آزادی حرکت کردند اما نیروهای امنیتی اجازهی ایستادن هم نمیدادند. تعدادی از بازنشستگان در نبش خیابان بهبودی جمع شدند ولی با ممانعت تعداد هر دم افزون نیروها مواجه شدند.
یکی از خانم ها را دستگیر کردند به طرف خودرو ون بردند اما خانم از چنگ چند نفر خود را بهطرز ماهرانهای نجات داد و با دویدن از محل دور شد و بازنشستگان مجددا در نبش خیابان شکاری جمع شدند.
خانم بازنشستهای میگفت امروز چهرهها و تیپهای خاص و جدیدی را دیدم. یکی از ماموران به دیگری میگفت:
” گویا قرار بوده امروز تجمع عظیمی پا بگیرد که “حتا ما” را هم احضار کردهاند”.
افراد به طور پراکنده از سر خیابان بهبودی تا نزدیک سازمان را در رفت و آمد بودند. زمانی که پلیس وارد مترو شد فعالان توانستند جمع شوند اما مجددا بازگشته و به پراکندن تجمع کنندگان مشغول شدند. وقتی با اعتراض مردم مواجه شدند یکی از گاردیها پرسید اصلا چرا آمدهاید؟ زن سالمندی گفت امروز برای روز کارگر آمدیم اما متوجه شدیم که روز پلیس است و اشتباه آمدهایم!!!.
هرچه زمان میگذشت حضور مردم بیشتر میشد در هر دو سوی خیابان آزادی دستههای پراکنده دیده میشدند که سعی در ایجاد حرکتی داشتند اما دیدیم که ماموران، افراد شرکت کننده در تجمع را بازداشت کرده و به مینی بوس کرم رنگی که از صبح مقابل اداره پارک شده بود سوار میکنند. در بین مردمی که با هم گفتگو میکردند تعدادی از معلمان شاغل و بازنشسته و جوانانی از زن و مرد نیز برای گرامیداشت روز کارگر حضور داشتند.
خانم فرحزادی گفت داخل تاکسی شدم که پلیس امنیت جلوی ماشین را گرفت و از من کارت شناسایی خواست و افرادی که با او بودند از کارتم عکس و فیلم گرفتند. آنها دستهایم را گرفته بودند و می کشیدند که من نتوانستم تعادلم را حفظ کنم و وقتی داشتم میافتادم گویا خود لباس شخصیها مرا گرفتند. من روی زمین نشستم چون دستم را کشیده بودند نمی توانستم آن راحرکت دهم و درد شدیدی داشتم. کیفم را داشتند میبردند که یکی از آنها پس گرفت و روی زمین گذاشت. بالاخره خودشان کمک کردند و از زمین بلندم کردند و من از پل عابر با کمک یکی از همکاران گذشتم.
در بازگشت داخل مترو چند نفر مشاهداتشان را بیان میکردند:
* دو تن از زنان بازنشستهی تامین اجتماعی بازداشت شدند اما پس از مدت کوتاهی آزاد شدند
* نیروهای امنیتی و انتظامی بسیار زیاد بودند، همه را پراکنده میکردند ما در مسیر به سمت مترو راه افتادیم چند شعار هم دادیم – فقط کف خیابون بهدست میاد حقمون
– از بس دروغ شنیدیم ما دیگه رای نمیدیم
– معیشت منزلت حق مسلم ماست
– واکسیناسیون رایگان انجام باید گردد
اما دوباره حمله کردند و مانع از ادامه دادن تظاهرات شدند.
* ما هم برای چند لحظه در سمت فروشگاه توانستیم شعار بدهیم اما به سرعت هجوم آوردند.
* هیچ جا نمیگذاشتند چند نفر جمع شویم. آقای مسنی داشت فیلم میگرفت همراه خانمش بود اما ۶ نفر بر سرش ریختند و موبایل و خودش را گرفتند و بردند. مدتی هست که از نیروهای جوان استفاده میکنند.
این روایتها نشان از وحشت دولتمردان از کارگران و معلمان و بازنشستگان دارد که گرامیداشت یک روز جهانی را برنمیتابند.
🍃🍃
۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگر در کرج
ساعت ده و نیم بود ماشینهای پلیس ایستاده بودند و ما در جای همیشگی خود نبودیم و به وسط بولوار رفتیم.
خیلی جای خوبی بود و همه ما را میدیدند و ماشینها با بوق زدن ما را همراهی میکردند. ما شعار دادیم که:
° درد ما درد شماست/مردم به ما ملحق شوید
° کارگر روزت مبارک
° دولت غارتگران/دشمن زحمتکشان
° حقوق طبق تورم
° از بس دروغ شنیدیم/ ما دیگه رای نمیدیم
° کارگر زندانی آزاد باید گردد
° اسماعیل گرامی آزاد باید گردد
نیروی انتظامی گفت برگردید جلوی تامین اجتماعی وگرنه مجبور به بازداشت میشویم. کارگر بازنشستهای گفت: ما رو ببرید زندان، غذا هم بدید، یکی از سر سفرهی ما کم میشه و به جاش بچهمون سیر میشه. جمعیت تشویقش کرد. اما بالاخره به سمت اداره تامین اجتماعی برگشتیم.
یکی از مسئولان عالیرتبه تامین اجتماعی پایین آمد و با شعارهای ما مواجه شد:
همسانسازی کجا بود/همش دروغ، ریا بود
ما گفتیم که شما به عدهای بیشتر اضافه کردهاید و به عدهای کمتر و بین بازنشستگان اختلاف انداختهاید
و او سعی در توجیه این همسانسازی داشت.
این تجمع بهتر از هفتهی قبل بود و همه به هم میگفتیم “وعدهی ما یکشنبهی بعد”.
✍️ ارسالی یک بازنشسته از کرج
اتحاد بازنشستگان
@etehad_bazn
اتحاد بازنشستگان
@etehad_bazn