در سال ۱۸۷۱ اولین انقلاب طبقاتی جهان که به کمون پاریس اشتهار دارد، در پاریس بوقوع پیوست. این انقلاب منش و شیوه حکومت شورایی را در شهر پاریس پیش گرفت و با انتخاب شوراها، «کمونارها» ،مجموعهای از سیاستها و شیوههای انقلابی نوین را توسط طبقه کارگر به اجرا در آورد.اکنون صدوپنجاه سال از این رویداد تاریخی و طبقاتی می گذرد !جا دارد یاد ۳۰۰۰۰ کمونارد شجاع که تمام هستی خود را برای مقابله با سیستم سرمایه داری بر کف گذاشتند، سینه هایشان را سپر آماج گلوله های مرگ و ضد بشری جنایتکاران قرار دادند، تا روزنه های امید به رهائی کارگران، در سراسر جهان فراخ تر شود و یاد آن ۳۰۰۰۰ نفر دیگری که در کنار آنها ایستادگی کرده و جان باختند را گرامی داریم!”کمون پاریس” بدون رهبر و تشکیلات سرمایه داری بوجود آمد تا در مقابل سیاست های سلطه گران حکومت اشرافی پاریس بایستد و با سلب قدرت از آنان، حکومت شورائی را جایگزین نماید. امپراتوری فرانسه در مقابل بیسمارک شکست خورده و به پاریس بازگشته بود. مردم پاریس تصمیم گرفته بودند از شهر خود که در محاصره دولت بیسمارک قرار داشت، دفاع نمایند. دولت شکست خورده امپراتوری نه تنها از مردم حمایت نکرد، بلکه مصمم شد برای تامین هزینه های جنگ و در بار دست به اجحاف و زور گوئی بیشتر از پیش بزند، او دست بانکداران، سلاطين بورس، سلاطين راهآهن، صاحبان معادن آهن و ذغالسنگ و صاحبان جنگلها يعنى زمينداران که عمدتا کلیساها بودند را برای چپاول مردم آزاد گذاشت.اما مردم پاریس یکصدا مصمم بودند در مقابل سرکوبگران اشراف و بورژوا، ایستادگی نمایند.دولت بناپارت که خود را در معرض سقوط می دید، تصمیم به سرکوب مدافعین شهر گرفت، از رسیدن آذوقه بدست مردم جلوگیری کرد، چون هیچ گونه امکانی برای نفوذ در شهر نداشت، نتوانست بر کارگران و اقشار مختلف اجتماعی تاثیر بگذارد. مقاومت مردم منجر به سرنگونی امپراتوری فرانسه در سپتامبر ۱۸۷۰گردید. “آدولف تیرس” یکی از بورژوا های قدرتمند، بعنوان رئیس جمهور بقدرت رسید. او از بدو قدرت گیری، نفوذ خود را در ارکان دولتی تثبیت کرد، ضمن چپاول و سرکوب مردم، نتوانست در مبارزات در هم شکند، لذا او یعنی “دشمن داخلی مردم” تصمیم گرفت با “بیسمارک” “دشمن خارجی مردم” که در محاصره پاریس موفقیتی حاصل نکرده بود، متحد شود. از این تاریخ به بعد دولت جمهوری فرانسه با “بیسمارک”، “دشمن مقدس او” برای سرکوب مردم پاریس متحد شدند. بیسمارک با اطمینان از حمایت جمهوری فرانسه بقصد سرکوب مردم، بر شدت محاصره و حملات خود افزود. آنها تصمیم گرفتند دروازه های شهر پاریس را در هم شکنند، اما قدرت شورائی کارگران و زحمتکشان پاریس که تازه شکل گرفته و اولین کار جمعی کمونیستی را به پیش می بردند، با حمایت جمعیت دو میلیونی پاریس، تصمیم گرفتند در مقابل این خیانت جمهوری فرانسه و بیسمارک مقاومت نمایند. در ۳۱ اکتبر ۱۸۷۰ ، گارد ملی تلاش نمود قدرت را از دست دولت خائن خارج و بر اوضاع مسلط گردد، اما این تلاش با شکست مواجه گردید. در ۷ ژانویه ۱۸۷۱ کمون ها باردیگر قدرت گرفتند و اعلام قیام کردند. در ۱۳ مارس همانسال قیام آغاز گردید.با افزایش فعالیت و سازماندهی کمون، در پاریس وضعیت انقلابی ایجاد شد: کمیته های کارگری در هر منطقه تشکیل گردید. از این زمان به بعد بود که کمون پاریس بعنوان یک حرکت کمونیستی در محافل روشنفکری و کارگری جهان شناخته شد. روزنامه ها ، پوسترها ، اعلامیه های متعددی دست به دست می چرخیدند.در روز ۱۸ مارس، وقتی که خورشید از سوی شرق بر چهره مصمم کارگران و زحمتکشان کمون پاریس تابید، نیروهای دولتی با دستیابی به توپهای خود سعی در خلع سلاح گارد ملی داشتند. اما با جمعیت فزاینده ای روبرو گردیدند، زنان ، کودکان و افراد مسن بعنوان دیوار دفاعی در مقابل توپ ها ایستادند. ژنرال “لكامپت” چهار بار دستور شلیك حتی به زنان و كودكان را صادر كرد. سربازان از این دستورات امتناع ورزیدند و با توده ها اعلام برادری کردند. همان ها بودند که ژنرال های جنایت کار “لکامپت” و “کلمنت توماس” را تیرباران کردند. مزدوران سرمایه و کشیش ها، سعی نمودند این اعدام ها را به عنوان ترور مقامات دولتی تبلیغ نمایند و ذهن مردم علیه کمون را مخدوش کنند، با این کار بگویند افرادی تروریست در مقابل دولت مقاومت می کنند، اما مردمی که با دست خالی در مقابل توپ ها ایستادند، خوب می دانستند تروریست کیست.بعد از این واقعه بود که کمیته مرکزی گارد ملی قدرت را در پاریس به دست گرفت. دولت خیانتکار به همراه بقیه نیروها و بیشتر کارمندان دولت، از دروازه پاریس فرار کردند. در ۲۶ مارس با دستور کمیته مرکزی انتخابات شورای محلی که به زبان فرانسوی همان کمون است، برگزار شد. کمون به عنوان اولین فرمان تصمیم گرفت ارتش دائمی را منحل کرده و افراد مسلح را جایگزین آن کند. آنها اولین لژیون های مدافع حقوق کارگران و زحمتکشان را که از خود آنها بودند، در تاریخ جهان تشکیل دادند. مردمی که در پاریس با کموناردها همکاری می کردند، ضمن دفاع از دروازه های شهر، در سازماندهی قیام مسلحانه علیه دولت پروس و جمهوری فرانسه، شرکت داشتند.آنها برای درهم شکستن ماشین دولتی طبقات اشراف و سرمایه و بدست گیری قدرت اداره شهر با اتکا به شوراهای انقلابی، کارگران، خرده بورژوازی و روشنفکران، طبق اندیشه های کمونیستی، با هدف ایجاد شرایط اجتماعی انسانی، برای تمامی مردم تلاش می کردند. در این تلاش زنان برای اولین بار قدم های محکمی جهت شکستن نابرابری مردان و زنان را برداشتند. کمون ۷۲ یعنی روز از ۱۸ مارس تا ۲۸ مه ۱۸۷۱ به طول انجامید کمون پاریس اولین فریاد دادخواهی و اولین خواست طبقه کارگر برای در اختیار داشتن سرنوشت خود بود، کارل مارکس معتقد بود طبقه کارگردرکمون پاریس شعار “زنده باد کمون!”را رعدآسا بصدا در آورد، بقول او این فریاد قدرت طبقه کارگر بود که جایگاه طبقاتی اشراف و بورژوازی آن زمان را بلرزه درآورد.گرچه عمر کمون پاریس بسیار کوتاه بود، اما طغیان خشونت، خشم و امید مردم ، چون شهابی تبدیل به واقعیت گردید، توانست یکی از قدرتمندترین حاکمان جهان آن روز را در هم شکند. کمون از درون شوراهای مناطق شهری پاریس انتخاب شده بود. توسط رأی گیری در مناطق مختلف پاریس تشکیل شد. اقدامات آنها الگوی شورای نمایندگان پرولتری بود. نمایندگان منتخب در هر زمان پاسخگو و قابل استرداد بودند. اکثریت آنها کارگران یا نمایندگان شناخته شده طبقه کارگر بودندشهرداری بلافاصله اقدامات جامع اجتماعی را انجام داد. بدهی های اجاره چند ماه گذشته را لغو کرد و شیفت شب مسافر نانوایی ها را ممنوع نمود. وسایل خانه به صورت رایگان به همه شهروندان داده شد، مهمترین ابزار ایدئولوژیک سیستم سرمایه داری یعنی کلیسا ، مصادره شد، قرار بود که کشیشان به “صدقات مو منان” بسنده کنند. کمون جدایی کلیسا و دولت را یک اصل قرار داد و دین را یک امر خصوصی اعلام کرد. افتتاح کلیه مدارس برای همه کودکان بدون پرداخت شهریه آغاز شد. تصاحب تولید در بنگاههای صنعتی و صنایع دستی كه صاحبان آنها فرار كرده بودند سازماندهی گردید. زمان چندانی از حاکمیت کمون در پاریس نمیگذشت؛ در ورسای، دولت ارتش را با زندانیان جنگی آزاد شده توسط پروسیها، بازسازی کرد. پاریس دوباره محاصره شد و این بار توسط فرانسوی ها، ارتش ورسای، و با کمک شورشیان مخالف کمون. چندین حمله در خارج از دیوارهای شهر انجام دادند، توپ باران شهر را آغاز کردند. کمون هم، به نوبه خود، گروگانهایی، اغلب از میان روحانیان گرفته بود، در ۲۱ ماه می دروازه ای در بخش شرقی شهر شکسته شد، ارتش ورسای به داخل شهر هجوم آورد و درگیری عظیمی آغاز گردید که به هفته خونین مشهور است.ارتش با ورود به شهر هیچ اسیری را باقی نگذاشت. هرگونه دشمنی و مقاومتی سزاوار مرگ بود. حتی بسیاری از غیرنظامیان غیر مسلح هم اعدام شدند. کمون هم با اعدام گروگانها انتقام گرفت. در بسیاری از مکانهای تاریخی آتشسوزیهای مهیب رخ داد. دفاتر دولتی و پلیس در آتشسوزی سوختند، تمام آرشیوها نابود شدند. هوا بر اثر آتشسوزی غیرقابل تنفس شد. پس از پیروزی ارتش ورسای، سختترین تلافیها آغاز شد. هرگونه حمایت از کمون جرم محسوب میشد و هزاران نفر به این جرم حمایت از کمون دستگیر شدند. بسیاری از کمونارها پایِ دیواری گذاشته و تیرباران گردیدند. این دیوار امروز هم به نام دیوار کمونارها معروف است. هزاران نفر از سایر کمونارها نیز در ورسای محاکمه شدند. . حدود ۳۰۰۰۰کمونارد مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و کشته شدند، تا روزها و هفتهها، مردان و زنان و کودکان بسیاری در زندانهای موقتی ورسای اوضاع سختی گذراندند. آنان دیرتر محاکمه و تعداد بسیار زیادی به اعدام محکوم شدند. تعدادی از زندانیانی که به اعدام محکوم نشده بودند به کالدونیای جدید، جزیرهای در اقیانوس آرام، تبعید گردیدند.در این جنګ نابرابر در مجموع ۶۰۰۰۰ نفر جان باختند. آنها قربانیان و جانباختگان کارگر و زحمتکش و روشنفکری بودند که اولین کمون های کارگری را تشکیل دادند. کمون پاریس علی رغم شکست ، به تاریخ جنبش کارگری جهان تبدیل گردید. “الهام از کمون پاریس بود که تقریبا همه انقلاب های قرن بیستم سازماندهی و اندام سیستم سرمایه داری جهان را به لرزه انداخت. می توان گفت: قرن بیستم از۱۸ مارس ۱۸۷۱ در پاریس آغاز شد.
آنها ثابت کردند که در دنیای بحران زده امروز، می توان رویای جهانی بدون بهره برداری و ظلم را به واقعیت تبدیل کرد. بهمین جهت، بزرگداشت یکصد و پنجاهمین سالگرد حماسه کمون پاریس از اهمیت بسیاری برخوردار است.
ر. باقری