نامه سرگشاده به مجامع حقوق بشری جهان
و به صدر اعظم آلمان فدرال و رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، رونوشت به زنان هیئت مدیره پارلمان آلمان حزب سبزها، حزب سوسیال دموکرات، حزب چپ و همچنین نمایندگان زن فراکسیونهای دموکرات مسیحی، سوسیال دموکرات، لیبرال دمکرات، چپها و سبزها و رسانه ها
هانوفر 8 مارس 2021
کانون کنشگران دمکرات و سوسیالیست هانوفر
نامه ی سرگشاده پیرامون وضعیت زنان زندانی سیاسی در جمهوری اسلامی ایران
به مناسبت 8 مارس روز جهانی زن، میخواهیم شما را با وضعیت تعدادی از زنان ایران آشنا کنیم و بیش از همه، توجهتان را به سرنوشت زنان زندانی در جمهوری اسلامی ایران جلب نماییم. زنان مبارز که برای کسب آزادی، برابری حقوقی، دموکراسی و در جمهوری اسلامی به پا خاسته و بهای این خیزش خود را با زندان، تحقیر، شکنجه و حتا جان خویش میپردازند. جمهوری اسلامی از زمان تاسیس خود، همواره و بیوقفه کوشیده حقوق زنان را تا حد ممکن محدود و ارادهی آنان را برای دستیابی به عدالت اجتماعی، حقوق برابر و زندگی بهتر، درهم شکند.
در هشتم مارس میخواهیم فرصت را غنیمت شمرده، گزارشی در مورد وضعیت زنانی در اختیار شما قرار دهیم که به سبب فعالیتهای اجتماعی و سیاسی خود، رنج زندان، شکنجه و تحقیر را به جان خریده اما نگذاشتهاند رژیم، دهانشان را ببندد و فریادشان را خفه کند. به راستی برای توصیف و معرفی شخصیت این زنان که با وجود آگاهی به رفتار ددمنشانهی رژیم اسلامی، پا به میدان نبرد مینهند تنها و تنها یک واژه میتوان یافت: معترض!
اما شوربختانه صدای این زنان در خارج از مرزهای ایران ـ گاه دانسته ـ پژواکی نمییابد، چرا که سیاست جهانی در وهلهی نخست به منافع اقتصادی نظر دارد و بدین سبب، موضوع حقوق بشر در رابطه با ایران، هرگز در دستور کار حکومتها قرار نگرفته و نمیگیرد.
ما امروز به عنوان یک زن، از شما میخواهیم که از اختیارات و امکانات خود برای احقاق حقوق این زنان مبارز و شنیده شدن فریاد دادخواهی آنان، دست به اقدامی درخور بزنید.
این سرگذشت زنی است به نام سحر خدایاری
سحر 29 ساله کوشید با ظاهر مردانه وارد استادیوم فوتبال شود تا بازی تیم محبوب خود را از نزدیک تماشا کند. اما از سوی مامورین شناسایی و به اتهام «اخلال در نظام اخلاقی» و «توهین به مامورین» بازداشت شد. وی موقتا تا زمان برگذاری دادگاه آزاد شد، اما وقتی به او گفتند به شش ماه زندان محکوم خواهد شد، در مقابل دادگاه اقدام به خودسوزی کرد و در اثر جراحات وارده، روز 18 شهریور جان خود را از دست داد.
چنین سرنوشتهایی در ایران استثنا نیستند. اینها نمایانگر چهرهی فاشیسم مذهبی رژیم حاکم بر ایران میباشند. سرنوشت دستگیرشدگان و شرح شرایط حبس آنان سرشار از وحشیگریها و ددمنشیهایی است که واژهی «کرامت انسان» را بیمعنا میکند.
به گفتهی وزارت امور خارجهی آمریکا، شرایط حبس در ایران بسیار بیرحمانه بوده، تا جایی که جان زندانیان با خطرات جدی روبرو است. اغلب زندانیان تحت شکنجههای جسمی و روحی دشوار قرار میگیرند. زندانیانی که با چندین اتهام محکوم شدهاند، طبق قانون میبایست پس از تحمل طولانیترین دورهی محکومیت از زندان آزاد شوند، اما دستگاه قضایی در چندین مورد از آزادی محکومین جلوگیری کرده و آنان را با اتهامات واهی، همچنان در زندان نگاه داشته است. بسیاری از این زندانیان با ارسال نامه یا انتشار خبر در شبکههای اجتماعی یا از طریق خانوادههای خود، برای کسب آزادی و بهبود شرایط حبس تلاش کردهاند که این خود سبب آزار و اذیت بیشتر در زندان گردیده است.
دستگاه قضایی ایران میتواند هر زمان و در هر مورد که بخواهد، برای به زانو درآوردن زندانیان و مجبور کردن آنها به همکاری، خودسرانه اتهامات تازهای علیه دگراندیشان مطرح کند. این اتهامات کلیشهای عبارتند از «تجمع و اقدام علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام»، «ترویج فحشا» یا «توهین به اسلام».
ایرایی و دائمی، دوفعال حقوق زنان، با انتشار نامهی سرگشاده و دستزدن به اعتصاب غذا، اقدام به اعتراض کردند. اولین نامه و اعتصاب غذا در ژوئیهی 2017 و در اعتراض به شرایط نامناسب زندان و عدم دسترسی به مراقبتهای پزشکی در زندان اوین بود. آنها در اقدامی دیگر، با ارسال نامه به نمایندهی سازمان ملل متحد نوشتند: «ما زندانی هستیم زیرا میخواستیم تصویری واقعی از وضعیت اسفبار حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران ارائه کنیم. بدین سبب داریم بهایی سنگین میپردازیم و خانوادههایمان به شیوههای مختلف مورد آزار و اذیت قرار میگیرند.»
در فوریهی 2018 این دو زن بار دیگر دست به اعتصاب غذا زدند، زیرا به انتقال غیرقانونی خود از زندان اوین به زندان شهرری اعتراض داشتند. زندانی که پیشتر یک مرغداری در منطقهی صنعتی ورامین بوده است.
علاوه بر آن، این دو طی نامهی سرگشادهای، مجازات اعدام را مورد نقد و بررسی جدی قرار داده بودند.
کردافشاری، یک زندانی سیاسی دیگر است که پس از نخستین آزادی از زندان در فوریهی 2019 گفت: «وقتی وضعیت زندانها، به ویژه قرچک ورامین را دیدم برایم مسلم شد که «حقوق بشر» در ایران تنها یک واژه است. در زندگی واقعی مردم، این واژه هیچ معنایی ندارد چه رسد در زندانها.»
دائمی در ژوئن 2019 طی نامهی سرگشادهای که از درون زندان منتشر نمود نوشت: «شما میخواهید صدایی را که در قلم من نهان شده خفه کنید. اما از آنجا که فهمیدم زندانیان سیاسی سرزمین من طی دو دههی گذشته چگونه این جوک بیمزه را به سخره گرفتهاند، مثل همین دوستان امروز من که همچنان از آنان میآموزم چگونه به اهدافی دست یابم که به خاطر آنها زندانی شدهام. هرچه فشار را بیشتر کنید، سقوط تان نزدیکتر میشود.»
در سپتامبر 2019 ایرایی و دائمی باردیگر مقابل دادگاه قرار گرفته و به اتهام «توهین به رهبری» و «تبلیغ علیه نظام» هریک به دوسال و یک ماه حبس اضافی محکوم شدند.
آریانی، کردافشاری و آتنا دائمی در 17 اکتبر 2019 با انتشار نامهی سرگشادهی دیگری نوشتند: «در تمامی این سالها، رژیم زنستیز جمهوری اسلامی با زنان و مادرانی جنگیده که برای آزادی و عدالت مبارزه کردهاند. این واقعیت که مبارزه همچنان ادامه دارد نشانهای از آگاهی فزاینده و تسریع روند مبارزه و اعتراض زنان میباشد.»
برخی از زنان بازداشت شده طی ناآرامیهای نوامبر 2019 و ژانویهی 2020 در زندان قرچک ورامین به سر میبرند. زندان قرچک ورامین برای نگاهداری زندانیان تبعیدی و مرتکبین جرایم سنگین مورد استفاده قرار میگیرد و در آن هیچگونه تفکیکی بر اساس جرایم ارتکابی وجود ندارد. در 15 آوریل 2015 «خبرآنلاین» از چند مورد ابتلای زندانیان به ویروس کرونا در این زندان خبر داد. یکی از زندانیانی که به تازگی از این زندان آزاد شده گفت حداقل 20 زندانی در بندهای 5 و 6 این زندان به ویروس کرونا آلوده شدهاند که هنوز تحت درمان قرار نگرفتهاند. آنها را در اتاقهای ملاقات شرعی که فاقد هرگونه امکانات ویژه میباشد نگاهداری میکنند. بسیاری از آنها از مشکلات تنفسی رنج میبرند اما در این اتاقها نه امکانات دارویی هست، نه تجهیزات تنفسی و نه حتا یک پزشک.
بندها از ازدحام جمعیت رنج میبرند که این خود خطر ابتلا را افزایش میدهد. یک شاهد عینی همچنین گزارش داد که زندانیان سالم و بیمار در کنار هم به سر میبرند و از ماسک و دستکش هم خبری نیست. به گفتهی این زندانی آزاد شده، به برخی از زنان زندانی که با علائم تب به مسئولین زندان مراجعه کردهاند گفته شده در بستر خود دراز بکشید و از روسریتان به عنوان ماسک استفاده کنید.
راهروها و سلولها پر از زندانی هستند. امید مرادی، وکیل دادگستری که وکالت چندتن از زنان زندانی در قرچک را برعهده دارد میگوید: «حدود 2000 زندانی در قرچک به سر میبرند و خدمات بهداشتی ارائه شده به آنان نسبت به سایر زندانها در سطح بسیار نازلتری قرار دارد. مواد بهداشتی و حتا غذایی تا چندین برابر قیمت واقعی به زندانیان فروخته میشود. زندانیانی هستند که ملاقاتی ندارند و اکنون که ملاقاتها محدودتر هم شده، بسیاری از آنان برای تهیهی مایحتاج خود با مشکل جدی مالی روبرو هستند.»
قرص ویتامین، سبزیجات و میوه در اختیار زندانیان قرار نمیگیرد و اکثر زندانیان به سبب مشکل مالی، قادر به تهیهی این احتیاجات با بودجهی شخصی خود نیستند و از آنجا که رژیم ملاقاتها را محدود کرده، بدیهی است که تهیه این مایحتاج با مشکلات بیشتری روبر است.
خانمهای محترم!
با توجه به شرایطی که ذکر شد و شدت ظلم و ستم بر زندانیان و شرایط غیرقابل تحمل زندانها برای زنان زندانی، از شما به عنوان یک مقام مسئول دولتی و به عنوان یک زن میخواهیم که در روابط دوجانبهی حکومتی، تحقق خواستهای زیر را از جمهوری اسلامی ایران، مصرانه مطالبه نمایید:
- اعزام یک گروه بینالمللی بیطرف برای بررسی زمینههای قانونی بازداشتها. این هیئت همچنین میبایست برای آزادی زنان و سایر زندانیان سیاسی در ایران وارد عمل شود.
- آزادی فوری و بدون قیدوشرط تمامی زندانیان سیاسی به ویژه زنان.
- تامین حق خانوادهها و نزدیکان زنان زندانی برای انجام تحقیقات حقوقی و اطمینان از یک عدالت پایدار.
پیشاپیش برای این حمایت و همکاری کمال تشکر را داریم
8 مارس 2021
در این پیوست، توجه شما را به سرنوشت تنی چند از زنان زندانی سیاسی جلب میکنیم
پیوست
راحله احمدی
راحله احمدی یکی از مدافعین حقوق زنان است که علیه حجاب اجباری در ایران فعالیت میکند. وی همچنین مادر صبا کردافشاری، فعال حقوق بشری است که به دلیل حضور بدون حجاب در انظار عمومی و با اتهام «تبلیغ فحشا و فساد» به 15 سال حبس محکوم شده و اکنون دوران محکومیت خود را میگذراند. شعبهی 26 دادگاه انقلاب در تهران، برای آزار و اذیت بیشتر او، مادرش را نیز در تاریخ 16 دسامبر 2019 به 31 ماه زندان محکوم نمود. راحله اکنون دوران محکومیت خود را در زندان اوین تهران میگذراند. وی ابتدا در کنار دخترش بود اما از تاریخ 9 دسامبر 2020 صبا را به زندان قرچک ورامین منتقل و آنان را ازهم جدا کردند. خانم راحله احمدی به دنبال جدایی از دخترش در زندان، دچار اختلالات عصبی و حرکتی شده و بنا به گفتهی پزشک متخصص، در خطر فلج شدن قرار دارد.
مریم اکبری منفرد
مریم اکبری، فعال حقوق بشر و مادر سه فرزند، متولد 14 دسامبر 1975، در دسامبر 2009 به جرم تماس با خواهر و برادرش که عضو سازمان مجاهدین خلق (یک گروه سیاسی مخالف رژیم ایران) میباشند، دستگیر و از آن زمان در بخش زنان زندان اوین (مشهورترین شکنجهگاه تهران) به سر میبرد.
در سال 2010 مریم توسط دادگاه انقلاب به جرم «جنگ با خدا» به 15 سال زندان محکوم شد. او نخستین بار در جلسهی دادگاه توانست وکیل خود را ملاقات کند. وی 43 روز اول بازداشت خود را در سلول انفرادی گذراند و از حق دیدار با وکیل یا نزدیکان ـ حتا فرزندان خودـ محروم بود. مریم حتا پس از دستگیری به امر دفاع از حقوق دیگران ادامه داد. او در سال 2017 از دولت ایران درمورد محل نگهداری خواهر و برادرانش که درپی کشتار زندانیان سیاسی در سال 1988 مفقودالاثر شدهاند درخواست پاسخ رسمی نمود. چهارتن از خواهر و برادران مریم در این کشتارها جان باختهاند. روز دهم اکتبر 2010 به مناسبت روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام، مریم اکبری به همراه گلرخ ایرایی و آتنا دائمی که آنان نیز در زندان به سر میبردند، به جاوید رحمان گزارشگر ویژهی سازمان ملل متوسل و طی نامهی سرگشادهای از او خواستند که برای تهیهی گزارشی بیطرفانه پیرامون ابعاد نقض حقوق بشر، به ایران سفر کند. در این نامه، سه زن زندانی، موارد متعددی از نقض حقوق بشر طی یک دههی گذشته را ذکر کرده بودند.
یاسمن آریانی
در آگوست 2018 و طی یک تظاهرات خیابانی، آریانی به اتفاق چندین زن فعال دیگر دستگیر شد. وی میخواست به زن سالمندی که توسط مامورین مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود کمک کند. به اتهام «اخلال در نظم عمومی» آریانی به تحمل یک سال زندان در اوین محکوم گردید. هنگامی که آریانی در فوریهی 2019 از زندان آزاد شد، آزادی زودهنگام خود را یک «نمایش» خواند که رژیم با آن میخواهد چهرهی مثبتی در جامعهی جهانی برای خود دست و پا کند.
روز هشتم مارس 2019، آریانی به اتفاق مادرش سوار بر واگن مخصوص زنان در متروی تهران میشوند درحالی که هیچ یک روسری بر سر ندارند. در آوریل 2019 آریانی و مادرش به استناد یک نوار ویدئویی که آنها را بدون روسری در واگن مترو نشان میداد، بازداشت میشوند. در این ویدئو، آریانی از امید داشتن به روزی میگفت که زنان بتوانند آزادانه داشتن یا نداشتن حجاب را خودشان انتخاب کنند. پس از انتشاریک نسخه از ویدئو، سرانجام آریانی و مادرش دستگیر و به اتهام «ترویج و تشویق فحشا» و «تبلیغ بیحجابی»، هرکدام به 16 سال زندان محکوم شدند.
در تاریخ 29 ژوئیهی 2019 آریانی به اتفاق سه زندانی سیاسی دیگر به تحریک مسئولین زندان، توسط زندانیان عادی مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار گرفتند.
بنا بر اعلام «ابتکار زنان نوبل» آریانی شرایط کابوسی زندان انفرادی را تجربه کرد، تماس تلفنی و ملاقات با اعضای خانواده برای او ممنوع گردید و تهدید شد که اگر از مواضع خود عقبنشینی نکرده و حاضر به انجام مصاحبهی تلویزیونی نشود، سایر اعضای خانوادهاش نیز دستگیر خواهند شد. گفته میشود وی سرانجام تسلیم خواست بازجویان خود شد.
منیره عربشاهی
منیره عربشاهی، فعال حقوق زنان، که دوران محکومیت خود را در زندان اوین میگذراند، در تاریخ دوم فوریه 2020 اقدام به انتشار نامهای نمود و در آن از فشارهایی که به همبندانش وارد میشود، پرده برداشت. از جمله از دادن داروهای مورد نیاز زنان زندانی بیمار امتناع کردند. خانم عربشاهی در بخشی از نامهی خود مینویسد: «چندین ماه است که سمانه (نوروز مرادی) مشکل سینه دارد ولی با وجود نیاز مبرم به جراحی، هنوز از اعزام او به بیمارستان خبری نیست و هرچند این بیماری جان او را تهدید میکند، مقامات زندان تا به حال در این زمینه هیچ اقدامی نکردهاند.» خانم عربشاهی در این نامه متذکر شده که داروخانهی زندان از حداقل موجودی دارو برخوردار نیست، حتا داروهایی که در داروخانههای دورافتادهترین روستاها وجود دارد، در این داروخانه دیده نمیشود.
وی متذکر میشود که ادارهی زندان در اعزام زندانیان بیمار به بیمارستان تعلل میورزد «درحالی که حفظ جان و سلامتی زندانیان از وظایف اصلی مسئولین زندان میباشد». هرگونه تعلل در امر بهداشت و درمان بیماران میتواند لطمات غیرقابل جبرانی درپی داشته باشد.
خانم عربشاهی خود از بیماری غده گواتر رنج میبرد به طوری که اکنون حرف زدن برایش مشکل شده است.
آتنا دائمی
آتنا دائمی متولد 1988، در زمینهی حقوق کودکان فعالیت میکند و از مخالفین سرسخت مجازات اعدام است. وی نخستین بار در سال 2014 به اتهام تماس با خانوادهی زندانیان سیاسی و تنظیم اعلامیه علیه مجازات اعدام و انتقاد از رژیم در صفحهی فیس بوک خود دستگیر گردید.
طبق اظهار خانوادهاش، وی طی دوران زندان، هفتبار دیگر با اتهامات گوناگون مقابل دادگاه قرار گرفته و محاکمه شد. دائمی در اکتبر 2014 به سلول انفرادی منتقل و چندی بعد به اتهام «تجمع و تبانی علیه امنیت ملی»، «توهین به رهبری» و «اخفای مدارک مجرمانه» محاکمه و در یونی 2015 به 14 سال زندان محکوم گردید. این محکومیت در دادگاه تجدیدنظر به هفت سال کاهش یافت.
در فوریه 2016 به طور موقت و با سپردن وثیقه آزاد، اما در نوامبر همان سال دوباره به زندان بازگردانده شد. آتنا دائمی از بیماری پوستی و مشکلات گوارشی رنج برده، همچنین دچار ضعف شدید بینایی نیز هست.
در آوریل 2017 و در اعتراض به دستگیری دو خواهرش، آتنا دائمی اقدام به اعتصاب غذا نمود. وی در جریان دادرسی اعلام نمود که نیروهای سپاه هنگام دستگیری خواهرانش، خشونت بیش از حد به کار بردهاند.
هرچند سلامتی دائمی درپی اعتصاب غذا رو به وخامت نهاد، مسئولین زندان از اعزام او به بیمارستان خودداری کردند.
دستگاه قضایی در سپتامبر 2019 سه سال و هشت ماه بر مدت محکومیت آتنا افزود. اتهام او اینبار «نشر اکاذیب» از طریق انتشار نامهی سرگشاده که در آن مجازات اعدام مورد انتقاد شدید قرار گرفته بود و نیز «توهین به رهبر» اعلام گردید. در دسامبر 2019 دائمی به اتفاق تنی چند از دیگر زنان زندانی، ازجمله نرگس محمدی، در اعتراض به سرکوب شدید مردم در سراسر کشور، اقدام به تحصن نمودند. به دنبال آن آتنا باردیگر به سلول انفرادی منتقل گردید.
در فوریه 2020 و هنگامی که دائمی به اعتراضات درون زندان پیوست، دوسال دیگر بر مدت محکومیت او افزوده شد و این بار 74 ضربه شلاق نیز شامل حالش گردید. آتنا دائمی از نوامبر 2020 در زندان اوین به سر میبرد.
گلرخ ابراهیمی ایرایی
ایرایی که متولد اوایل دههی هشتاد میباشد، حسابدار بوده و همسر آرش صادقی است که او نیز یک کنشگر سیاسی است. دلیل بازداشت ایرایی نوشتن داستانی است که هرگز منتشر نشد و گویا وی در این داستان قانون «سنگسار زنان به اتهام زنای محصنه» را مورد انتقاد قرار داده بود. وی دوبار دستگیر و جمعا مدت سه سال را در زندان به سر برد.
طبق گزارشات رسمی، در سپتامبر 2014، مامورین حین بازرسی منزل او، متن داستان انتشار نیافتهای را پیدا میکنند. ایرایی به اتهام «توهین به اسلام»، «توطئه علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» محاکمه و به هفت سال حبس محکوم شد. وی در ژانویهی 2017 و پس از آنکه همسرش در اعتراض به حکم او اقدام به اعتصاب غذا نمود، به طور موقت از زندان آزاد، اما کمتر از یکماه بعد ناچار از بازگشت به زندان گردید.
سپیده قلیان
سپیده قلیان که در سال 1995 در دزفول به دنیا آمده، یک خبرنگار و فعال حقوق کار است. وی از سال 2018 دوبار دستگیر شد. در سال 2019 کتابی با عنوان «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد» انتشار داد که در آن به تشریح شکنجهها و شرایط غیرانسانی زندان سپیدار اهواز میپردازد.
سپیده نخستین بار در نوامبر 2018 بازداشت شد زیرا از اعتراضات کارگران کارخانهی نیشکر هفتتپه گزارشی تهیه کرده بود. وی در دسامبر همان سال با سپردن وثیقه آزاد، اما در ژانویه 2019 همراه برادرش دوباره دستگیر شد چرا که پیرامون بازجوییها و بدرفتاریهایی که در زندان مشاهده کرده بود، در توئیتر به افشاگری پرداخته بود. تلویزیون جمهوری اسلامی به منظور شکستن او اقدام به پخش اعترافات اجباری وی در شرایط حبس نمود.
در سپتامبر 2019 قلیان به اتهام «اجتماع و تبانی به منظور اقدام علیه امنیت ملی»، «عضویت در گروه غیرقانونی گام»، «تبلیغ علیه حکومت» و «نشر اکاذیب» جمعا به 19 سال و شش ماه حبس محکوم شد. دادگاه تجدیدنظر این مدت را به پنج سال کاهش داد. در ماه اکتبر سپیده یک اعتصاب غذای پنج روزه را آغاز نمود؛ وی موقتا با سپردن وثیقه آزاد شد. طی همین فرصت کوتاه آزادی، قلیان به نوشتن خاطرات خود پرداخت که در سال 2020 در سایت «ایران وایر» منتشر شد. در این خاطرات او به تشریح و توصیف شیوهی عمل حکومت در اخذ اعترافات اجباری و تحقیر زنان زندانی میپردازد.
قلیان در کتاب «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد» ـ کتابی در مورد شرایط زندان در سال 2018 ـ مینویسد: «احساس میکنم در یک حفرهی سیاه بیانتها گرفتار و غرق شدهام. یک سلول محقر، شاید تنها 5 متر مربع، با یک فرش قهوهای کثیف و دو پتوی از آن کثیفتر.»
وی به سبب شرکت در تظاهرات علیه گرانی بنزین در نوامبر 2019 باردیگر دستگیر شد ولی اینبار به خاطر «تهمتزدن و انتشار اخبار دروغ» علیه صدا و سیمای جمهوری اسلامی اعلام جرم کرد. صدا و سیما نیز شکایت متقابلی تسلیم دستگاه قضایی نمود. قلیان در بهار سال 2020 و درپی شیوع کرونا با سپردن وثیقه از حبس آزاد شد. در یونی همان سال اخبار رسمی حاکی از آن بود که اگر قلیان حاضر به پوزشخواهی از رهبر شود، امکان عفو وی وجود دارد، اما او از این امر به شدت خودداری نمود و ناچار در نوامبر 2020 باردیگر به زندان بازگشت.
سهیلا حجاب
خانم حجاب یک وکیل کرد و یک کنشگر سیاسی ساکن شیراز است که در سال 1990 در استان کرمانشاه زاده شده. حجاب خواهان تغییر رژیم و تامین حقوق قانونی متهمان و رفتار انسانی با زندانیان سیاسی شده است. این وکیل مدافع حقوق بشری اکنون به دلیل تبلیغ در زمینهی حقوق زنان در حال گذراندن حکم 18 سال زندان خود میباشد.
این جمله از اوست که: «اگر قلم از بیعدالتی ننویسد همان بهتر که شکسته شود.»
حجاب در دسامبر 2018 در شیراز دستگیر و به اتهام «حمایت از یک سازمان ضددولتی» محاکمه و به پنج سال زندان محکوم شد که دوسال آن را گذراند. در تاریخ 6 ژوئن و تنها ده روز پس از آزادی، مامورین سرویس اطلاعات سپاه پاسداران به خانهی سهیلا یورش برده و وی را دوباره دستگیر و به زندان اوین منتقل کردند. سهیلا حجاب اعلام نمود که در زندان مورد اذیت و آزار جسمی قرار گرفته تا جایی که یک بار به بیمارستان منتقل گردیده است.
در دسامبر 2019 حجاب از درون زندان نامهای انتشار داد و در آن دولت را به دلیل انکار ادعاهای قانونی متهمین و اعمال خشونت نسبت به معترضین، مورد انتقاد جدی قرار داد. او همچنین دست به اعتصاب غذا نیز زد که با وعدههای دروغین مسئولین مبنی بر آزادی خود به آن پایان داد. در فوریه 2020 حجاب به اتفاق 11 زن زندانی دیگر خواهان تحریم عمومی انتخابات شدند.
حجاب در مارس 2020 با قرار وثیقه آزاد شد، اما تنها پنج روز بعد، دادگاه او را در چهار مورد از جمله «تجمع و تبانی علیه امنیت ملی» و «عضویت در گروههای معاند در دفاع از حقوق زنان» مجرم شناخت. طبق قوانین دادرسی ایران، هرگاه متهمی با چندین اتهام، یک باره محکوم شود، باید شدیدترین مجازات را تحمل کند. طولانیترین حبس برای اتهامات حجاب هفت سال و شش ماه بود و او برای گذراندن دوران محکومیت خود در تاریخ سوم ماه مه 2020 به زندان قرچک ورامین منتقل گردید.
حجاب اعلام نمود که در زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بازجوها بارها او را تهدید به مرگ کردهاند. در 16 ژوئن او اعتراضات دیگری را به سبب بدرفتاری با خانوادهاش آغاز کرد و از جمله در یک پیام صوتی خواهان آزادی برادر خود و زینب جلالیان گردید که ابتلای این زن زندانی کرد به ویروس کرونا مشخص شده بود. سهیلا حجاب در این پیام همچنین از تمامی مردم ایران خواست که برای مطالبهی حقوق خود علیه «رژیمی که مرتکب قتلهای وحشتناک» شده، دست به اقدام جدی بزنند.
زینب جلالیان
زینب جلالیان اکنون دوران تبعید خود را در زندان یزد میگذارند. این چهارمین تبعیدگاه او طی یک سال اخیر می باشد و اکنون به دلیل رفتاری غیرانسانی و به دور از هرگونه استاندارد شناخته شدهی جهانی، در شرایطی مرگبار، دوران اسارت خود را در سلولی میگذراند که میتواند نتایجی جبرانناپذیر برای او درپی داشته باشد.
زینب جلالیان، متولد 1982 در ماکو، تابستان 2008 در کرمانشاه دستگیر شد. پس از این دستگیری خودسرانه، هشت ماه را در سلول انفرادی به سر برد بدون آنکه حق استفاده از وکیل یا ملاقات با خانواده را داشته باشد. طبق اظهارات خودش، وی در این مدت بارها توسط بازجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفت، تهدید به تجاوز شد و بارها از ناحیهی کف پاها و شکم، مجروح گردید. سرانجام در ژانویهی 2009 زینب جلالیان به اتهام «جنگ با خدا» به اعدام محکوم گردید. این دادگاه چند دقیقه بیشتر طول نکشید و وی از هرگونه مشاوره و کمک حقوقی بینصیب بود.
در نوامبر 2011 حکم اعدام زینب به حبس ابد تقلیل یافت. خانم جلالیان درحال حاضر تنها زن ایرانی است که با این اتهام به حبس ابد محکوم شده. در آوریل 2016 کارگروه «بازداشتهای خودسرانهی سازمان ملل متحد» از مقامات ایرانی خواست که زینب جلالیان را فورا آزاد کنند زیرا وی تنها برای استفادهی صلحآمیز از حق آزادی بیان و تشکیل انجمن در چارچوب فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و درجهت احقاق حقوق قانونی زنان کرد فعالیت کرده و هیچ ارتباطی با بخش نظامی گروه پژاک نداشته است. کارگروه سازمان ملل به این نتیجه رسید که جلالیان از امکان یک دادرسی عادلانه محروم بوده و رفتاری که با وی شده مغایر با قانون منع شکنجه و سایر رفتارهای بیرحمانه و تحقیرآمیز با زندانیان میباشد.
در ماه مه سال 2019 وکیل وی، آقای امیر سالار داودی، به سبب دفاع از خانم جلالیان به زندانی طولانی محکوم شد. از آن زمان به بعد دیگر زینب جلالیان هیچ وکیلی ندارد. طی یک سال گذشته مامورین اطلاعاتی جمعا چهار بار زندان زینب را تغییر دادهاند که این خود نوعی شکنجهی روحی محسوب میگردد. این ادیسهی سرگردان اکنون به ویروس کرونا مبتلا شده و همچنین از آسم شدید نیز رنج میبرد. بنابراین احتمال قوی وجود دارد که ریهی او نیز آسیب جدی و جبرانناپذیر ببیند. زینب بارها توسط مامورین وزارت اطلاعات مورد اذیت و آزار جسمی قرار گرفته و از آنجا که هرگز جراحات او مداوا نشده، در معرض خطرات جدی قرار دارد. همچنین به سبب بدرفتاریها و شرایط بد زندان وی در معرض بیماریهای خطرناک دیگر از قبیل ناراحتی قلبی، روده، ریه، فلج، ضعف بینایی و عفونت لثه و دندان نیز قرار دارد. در اثر وارد شدن ضربات مکرر به ناحیهی سر، بینایی او به شدت آسیب شده است.
در تاریخ 20 ژوئن سال 2020 زینب جلالیان در اعتراض به ادامهی اقامت در زندان شهرری دست به اعتصاب غذا زده، خواهان انتقال به یکی از زندانهای خوی، یا اوین در تهران شد.
وزارت اطلاعات ایران انتقال جلالیان به زندانی در نزدیکی محل اقامت و مداوای جراحات جلالیان را مشروط به پذیرفتن اتهامات وارده کرده، امری که جلالیان به آن تن نمیدهد.
طی یک نامهی سرگشاده از زندان قرچک ورامین که در 23 ژوئن 2020 انتشار یافت، زینب جلالیان و سهیلا حجاب با واژگانی تاثیرگذار توضیح میدهند که چگونه حقوق اساسی زندانی توسط رژیم از او سلب میشود تا جایی که او را به اعتصاب غذا وا میدارد.
اندکی پس از آن بود که خانم جلالیان توسط مامورین با توسل به زور ربوده میشود به گونهای که سهیلا حجاب و چند زن دیگر در این یورش زخمی میشوند. تا چند روز از سرنوشت زینب جلالیان اطلاعی در دست نبود تا اینکه سرانجام مشخص شد به زندان یزد منتقل گردیده است. زینب این انتقالها را مصداق بارز شکنجهی روانی دانسته و میگوید: هرانتقال به معنی سروکار داشتن با زندانبانان جدید، زندانیان تازه و آشنایی با سیستمی دیگر میباشد.»
صبا کرد افشاری
صبا کردافشاری، متولد 1998، یک کوشندهی حقوق زنان است که برای لغو حجاب اجباری فعالیت میکند. وی پیش از این نیز دوبار دستگیر و بیش از دو سال را در زندان به سر برده بود. در آگوست 2018 وی در یک راهپیمایی علیه فساد دولتی دستگیر و به اتهام «اخلال در نظم عمومی» به یک سال حبس محکوم گردید. او در فوریه 2019 از زندان آزاد شد.
در ژوئن 2019 افشاری در حمایت از پروژهی «چهارشنبهی سفید» ویدئویی بدون روسری از خود منتشر کرد. در همین پیوند وی دستگیر و به اتهام «تبلیغ بیاخلاقی» و «ترویج فحشا و فساد» جمعا به تحمل 24 سال زندان محکوم گردید. مامورین امنیتی برای تحت فشار قرار دادن و الزام او به حضور در مصاحبهی تلویزیونی، مادرش را نیز تحت فشار قرار دادند.
صبا کردافشاری در 14 فوریهی 2019 با عفو علی خامنهای از زندان آزاد، اما در 19 آگوست همان سال دوباره دستگیر و در شعبهی 26 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان، محاکمه و به جرم «تبلیغ فحشا در ملا عام» به 15 سال، به جرم «تجمع و تبانی» به یک سال و شش ماه و به جرم «اقدام علیه امنیت ملی» به 7 سال و شش ماه زندان محکوم شد که جمع آن 24 سال میشود. در دسامبر 2019 دادگاه تجدید نظر محکومیت او را به نه سال کاهش داد که هفت سال و نیم آن لازم الاجرا است. درخواست اعادهی دادرسی افشاری در نوامبر 2020 رد شد و در دسامبر همان سال وی به زندان قرچک ورامین منتقل گردید.
عالیه مُطلبزاده
سازمان «گزارشگران بدون مرز» در گزارش مورخ 23 آگوست 2017 خود پیرامون فقدان آزادی بیان در ایران، ضمن اشاره به پروندهی عالیهی مطلبزاده بیان میدارد که این عکاس خبرنگار و کوشندهی حقوق زنان در 22 آگوست به اتهام «فعالیت علیه امنیت کشور» به تحمل سه سال حبس محکوم شده است.
این کنشگرِ کارزار «یک میلیون امضا» ـ کارزاری برای لغو قوانین تبعیضآمیز و ضدزن در جمهوری اسلامیـ در 26 نوامبر 2016 دستگیر و یک ماه بعد با سپردن وثیقهی 300 میلیون تومانی تا زمان برگذاری دادگاه آزاد شد.
سمانه نوروز مرادی
با وجود بیماریهای متعدد و درد شدید، مامورین اطلاعاتی زندان اوین با مرخصی درمانی این زندانی سیاسی مخالفت کردند. در همان زمان، زهرا جمالی نیز از دریافت خدمات پزشکی و درمانی محروم شد.
سمانه در بند زنان زندان اوین به سر میبرد. او از لوپوس مفصلی رنج میبرد، سینههایش ملتهب هستند و نیاز فوری به درمان و مراقبتهای پزشکی دارد.
با وجود وثیقهی 330 میلیون تومانی، درخواست مرخصی درمانی او بدون ارائهی هیچ دلیلی رد شد. خانم مرادی همچنین دچار زخم معده و سایر عوارض گوارشی نیز بوده، عدم دسترسی به دارو و درمان سبب وخیمتر شدن حال او گردیده است.
سمانه در دادگاه تجدیدنظر به سه سال و نه ماه حبس محکوم گردید. او از تاریخ 4 مه 2019 مشغول گذراندن دوران محکومیت خود میباشد.
در تاریخ 5 آوریل 2020 خانم مرادی به زندان اوین بازگردانده شد. وی مبتلا به عفونت پستان بوده و حتا یک پزشک، دستور عمل جراحی ماستکتومی در مورد او را داده که هنوز با آن موافقت نشده است. در 18 مارس 2020 به او مرخصی داده شد، اما درخواست تمدید مرخصیاش از سوی «امین وزیری» نمایندهی ویژهی دادستان در زندان، مورد موافقت قرار نگرفت.
سمانهی نوروز مرادی در آگوست 2018 به اتهام حمایت از یک گروه اینترنتی دستگیر و پس از دوهفته با قرار وثیقه آزاد شد. شعبهی 26 دادگاه انقلاب تهران وی را به هشت سال زندان محکوم کرد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به سه سال و نه ماه کاهش یافت.
در تاریخ 24 آوریل 2019 وی برای اجرای حکم خود به زندان اوین منتقل گردید.
زهرا صفایی
زهرا صفایی، این بانوی 58 ساله که از مارس 2020 در بازداشت به سر میبرد، پس از ماهها شکنجه و بازجویی، به اتهام «توطئه و تبلیغ علیه رژیم» و «توهین به خامنهای» به هشت سال حبس محکوم گردید. خانم صفایی قبلا نیز از سال 1981 تا 1989 را در زندان به سر برده بود.
نوهی او، پرستو معینی 19 ساله نیز که به اتفاق مادربزرگش دستگیر شده، با اتهامات مشابه به شش سال زندان محکوم گردیده است.
زهرا صفایی و پرستو معینی در ماههای گذشته به سختی مورد شکنجه و بدرفتاری قرار گرفتهاند تا مجبور به اعتراف تلویزیونی علیه سازمان مجاهدین خلق شوند، امری که این دو تا به حال بدان تن ندادهاند. در آوریل 2020 آنان را به زندان بدنام و خطرناک قرچک ورامین منتقل کردند. خانم صفایی بیماری شدید کبدی دارد اما صغرا خدادادی، رئیس زندان، از انتقال او به بیمارستان جلوگیری میکند. پرستو معینی نیز به ویروس کرونا آلوده شده، اما هرگونه خدمات درمانی از او دریغ میشود.
نسرین ستوده
نسرین ستوده، متولد 1963، یکی از وکلای برجستهی حقوق بشر در ایران و منتقد جدی دستگاه دادگستری به ویژه در امور مربوط به زنان و از مخالفین سرسخت مجازات اعدام میباشد.
ستوده نمایندهی خانم شیرین عبادی، برندهی جایزهی نوبل در ایران، همچنین از فعالین حقوق زنان، قربانیان خشونتهای خانگی، خردسالانِ در معرض اعدام، روزنامهنگاران و فعالان حقوق کردها بوده است.
پیش از انتخابات 2009، ستوده عضو فعال «ائتلاف زنان ایران» بود که خواستار برابری جنسیتی در قانون بودند. درپی اعتراضات به نتایج انتخابات جنجالی آن سال، ستوده وکالت خانوادههای چندتن از قربانیان آن حوادث را برعهده گرفت، اما پس از یورش به خانهاش در سپتامبر 2010 دستگیر شد. اتهامات او مثل تمامی موارد مشابه «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت ملی» عنوان شد. در ژانویه 2011 دادگاه او را به 11 سال زندان محکوم کرد که بعدها درپی اعتراضات بینالمللی کانونهای حقوق بشری، این مدت به شش سال کاهش یافت. ستوده در اوایل سپتامبر 2013 زودهنگام از زندان آزاد شد.
در سال 2013 ستوده، بنیانگذار کمپین «لغو گام به گام اعدام» (با نام اختصاری «لگام») بود که به منظور مبارزهی قانونی برای لغو تدریجی مجازات اعدام تاسیس شد. در اوایل سال 2018 وی وکالت «نرگس حسینی» را که به دلیل اعتراض به قانون حجاب اجباری دستگیر و از حضور در دادگاه امتناع ورزیده بود، برعهده گرفت. ستوده گفت: «خانم حسینی به قانون حجاب اجباری اعتراض دارد و این اعتراض را حق خود میداند و حاضر نیست بگوید متاسف است.»
نسرین ستوده در 4 ژوئن 2018 قانونی را مورد انتقاد قرار داد که متهمین پروندههای امنیتی را به انتخاب وکیل از میان لیست وکلای مورد تایید قوهی قضاییه ملزم میکند. ستوده اعلام کرد که تعدادی از وکلا آمادهی برگذاری تحصن اعتراضی در صورت لزوم هستند. به دنبال آن، ستوده بار دیگر در 13 ژوئن 2018 دستگیر شد. به گفتهی همسر ستوده، مقامات حکومتی اینبار در مورد اتهامات نسرین هیچ توضیحی نداده اما به او اعلام کردند که همسرش به 5 سال زندان محکوم شده است. در آگوست 2018، پیام درافشان، وکیل ستوده، اعلام کرد که حکم پنج سال زندان موکلش به اتهام «جاسوسی»، مخفی بوده و دادگاه به صورت غیرعلنی برگذار شده است. اتهامات دیگر او شامل «عضویت در کانون مدافعین حقوق بشر»، «عضویت در لگام»، «عضویت در شورای صلح» و «تبلیغ فساد و فحشا» بود. اتهام فساد و فحشا میتوانست مربوط به دفاع او از خانم حسینی باشد.
ستوده در اعتراض به امتناع دولت از پذیرش وکیل او، از حضور در دادگاه در دسامبر 2018 خودداری نمود. در این دادگاه وی علاوه بر پنج سال محکومیت قبلی به 33 سال زندان دیگر و تحمل 148 ضربه شلاق نیز محکوم شد.
ایالات متحده، سازمان ملل متحد، اتحادیهی اروپا و گروههای بینالمللی حقوق بشر این حکم ناعادلانه را محکوم کردند، اما ستوده در اعتراض به مشروعیت قضات و سیستم قضایی کشور از فرجامخواهی نسبت به حکم صادره امتناع ورزید.
در نوامبر 2019 شورای دادگستری اروپا جایزهی حقوق بشر آن سال را به نسرین ستوده، محمد نجفی، سالار داوودی و عبدالفتاح سلطانی، وکلای حقوق بشر ایران، اختصاص داد.
در مارس 2020 ستوده در نامهای به مناسبت روز جهانی زن نوشت که خواستار پایان دادن به نقض سیستماتیک حقوق زنان در ایران میباشد. ده روز بعد و درپی شیوع بیماری کرونا در زندانها، نسرین ستوده دست به اعتصاب غذا زد و خواهان آزادی تمامی زندانیان سیاسی طی دوران همهگیری این بیماری شد. سه فعال بازداشتی در زندان اوین نیز به این حرکت او پیوستند. وی اعلام نمود که به خطرات ناشی از اعتصاب غذا در دوران شیوع کرونا آگاهی داشته و به عنوان آخرین راه چاره به آن متوسل شده است.
در 11 آگوست، نسرین ستوده با خواست آزادی زندانیان سیاسی در دوران شیوع بیماری کوید 19 وارد اعتصاب غذا شد. وی طی نامهای که از زندان بدنام و مخوف اوین منتشر نمود هشدار داد که زندانیان از ابتداییترین حقوق قانونی و دسترسی به وکیل محروم هستند. ستوده همچنین نوشت «ادامهی بازداشت وی در این شرایط سرکوبگرانه، غیر ممکن است. وی افزود رفتار بازجویان با متهمین مبتنی بر هیچ قانونی نیست و هیچ نظارتی بر رفتار آنان وجود ندارد.»
در 17 آگوست، مامورین وزارت اطلاعات به خانهی ستوده هجوم برده، دختر بیستسالهی او به نام «مهرآوه خندان» را به اتهام «توهین و تعرض» دستگیر کردند. یکی از وکلای خانوادهی ستوده برای آزادی این دختر مبلغ صد میلیون تومان وثیقه سپرد.
در 19 سپتامبر، ستوده به علت مشکلات قلبی و تنفسی به بیمارستان طالقانی منتقل شد. وی گفت «مقامات امنیتی با هدف ایجاد غیرانسانیترین شرایط در زندان و منزوی ساختن او از جهان خارج و جلوگیری از هرگونه تماس، تمامی اقدامات لازم را انجام دادهاند؛ بنابراین او باید تسلیم ارادهی نیروهای امنیتی شود.» ستوده با وجود ضعف جسمانی شدید، در 23 سپتامبر به زندان بازگردانده شد. وی در تاریخ 26 سپتامبر، اعتصاب غذای خود را شکست، اما به گفتهی همسرش، همچنان از مشکلات شدید قلبی و تنفسی رنج میبرد.
رضا خندان، همسر نسرین ستوده اعلام نمود تست کرونای مامورینی که در بیمارستان به نگهبانی نسرین ستوده گمارده شده بودند همگی مثبت اعلام شده است. وی متهم کرد که بازگرداندن همسرش به زندان، تلاشی عمدی در جهت به خطر انداختن جان او بوده است. خندان میگوید مقامات قول دادند که نسرین دوباره به بیمارستان منتقل خواهد شد، اما درعوض او را به زندان قرچک ورامین منتقل کردند. هادی قائمی، مدیر اجرایی مرکز حقوق بشر گفت: «با خودداری از ارائهی خدمات پزشکی به نسرین ستوده و انتقال او به زندان قرچک که از نظر فقدان امکانات بهداشتی و درمانی زبانزد میباشد، جان او را در معرض خطرات جدی قرار دادهاند.»
در هفتم نوامبر، نسرین ستوده به طور موقت آزاد شد. مقامات در این مورد هیچ توضیحی ندادند. رضا خندان اعلام کرد که تست کرونای همسرش مثبت بوده است.
در 2 دسامبر، ستوده به زندان قرچک بازگردانده شد.
در مورد زنان زندانی که نامشان به دنبال میآید، اطلاعات دقیقی نداریم و هرگونه اطلاع تکمیلی که به دست آوریم، بلافاصله با شما درمیان خواهیم گذاشت. قصد ما در اینجا تنها ذکر نامهایی است که به دست آوردهایم، اما به یقین تعداد افراد دستگیر شده بسیار بیش از اینها میباشد.
گیتی پورفاضل
وکیل و نویسنده، در مارس 2020 به اتهام «تجمع و تبانی علیه امنیت عمومی» و «تبلیغ علیه نظام» به چهار سال و دوماه زندان محکوم شد. وی از سپتامبر 2020 در زندان اوین تهران به سر میبرد.
ناهید تقوی
این آرشیتکت ایرانی ـ آلمانی، اکتبر 2020 در آپارتمان خود واقع در تهران دستگیر شد و اکنون در اوین نگهداشته میشود.
به دنبال موج دستگیری زنان فعال سیاسی، نرگس ادیبی در ژوئیهی 2020 برای گذراندن دوران سهسال و نیمهی حبس خود به زندان اوین منتقل گردید، خانم ادیبی 57 سال دارد و از بیماری برونشیت، درد مفاصل و آسم رنج میبرد.
لیلا اکبری طی اعتراضات نوامبر 1998 دستگیر شد. جزئیات پرونده و مدت محکومیت او فعلا توسط هرانا درحال بررسی است.
زینب علیپور در دسامبر 2009 دستگیر و به دوسال زندان محکوم شد. خانم علیپور 28 ساله و در زمان دستگیری پرستار بوده است.
رها احمدی، بازداشت: آگوست 2009، اتهامات: «اجماع و تبانی»، «بیتوجهی به دستورات مقامات»، «توهین به رهبری». حکم: دوسال زندان.
الهام برمکی، دستگیری: 23 آگوست 1991، اتهام: «جاسوسی»، حکم: ده سال زندان و 25هزار یورو جریمهی نقدی. برمکی اواسط سال 2020 به بند زنان زندان اوین منتقل گردید.
مرجان داوری، بازداشت: اکتبر 2015؛ اتهام: معاونت در سه مورد زنای محصنه از جمله تجاوز جنسی؛ محکومیت: 75 سال حبس. اگر این حکم در دادگاه تجدیدنظر با استناد به مادهی 134 قانون مجازات اسلامی تایید شود، 25 سال آن لازمالاجرا است.
فرشته دیدنی؛ دستگیری: 30 اکتبر 2010؛ اتهام: «تبلیغ علیه رژیم»؛ حکم: شش ماه زندان. خانم دیدنی پیش از این به اتهام مقاومت در برابر حجاب اجباری دستگیر شده بود
پریزاد حمیدی شفق؛ متولد 1982؛ دستگیری: 30 مارس 2009؛ اتهامات: «توهین به مقدسات»، «تشویق و تحریک به خشونت»، «پیوستن به گروههای معاند».
نسرین قدیری و فرزانه دیمی در ماه اکتبر دستگیر و هرکدام به 15 ماه زندان محکوم شدند.
سمیرا هادیان؛ بازداشت: نوامبر 2009؛ اتهامات: «تجمع و تبانی»، «بیتوجهی به دستورات مقامات دولتی»، «توهین به مقامات»؛ حکم: 8 سال زندان.
گیتا هور؛ دستگیری نوامبر 2009؛ اتهام: «توطئه و تبانی علیه امنیت داخلی و خارجی» و «تبلیغ علیه نظام». گیتا که متولد 1989 میباشد به 6 سال حبس محکوم شده است.
زینب اسماعیلی یکی از اعضای «مادران صلح کردستان» است که در مارس 1998 به مدت یک ماه در حبس بود. در پایان ماه نوامبر وی به یک سال حبس تعلیقی محکوم شد. او قبلا به طور غیابی به شش سال زندان محکوم شده بود.
«مادران صلح کردستان» نام گروهی است متشکل از مادران اعدامیان سیاسی کردستان.
نسرین جوادی، عضو اتحادیهی آزاد کارگری به پنج سال زندان محکوم شد.
مژگان کاوسی، نویسنده و پژوهشگر کرد، در ماه مه 2020 در نوشهر دستگیر و برای تحمل سه سال حبس، تحویل زندان این شهر شد.
ناهید خداجو، عضو هیئت اتحادیههای صنفی آزاد، محکوم به شش سال زندان.
یاسمین حنیفه طباطبایی پس از فراخوانده شدن به دادسرای اوین در اکتبر 2020 به تحمل شش ماه حبس محکوم شد. وی در دادگاه بدوی به جرم «تبلیغ علیه نظام» به یک سال زندان محکوم شده بود.
عطیه صالحی و رویا ملکی در ماه اکتبر به جرم عضویت در یک تشکل غیرقانونی و اشاعهی دین بهایی بازداشت و هرکدام به 18 ماه زندان محکوم و به زندان بیرجند منتقل شدند.
آرزو محمدی، از بهائیان بیرجند نیز به تحمل 18 ماه زندان محکوم شد.
پروین محمدی، نایبرئیس اتحادیههای صنفی آزاد به واحد اجرای احکام زندان اوین فراخوانده شده است.
زهرا محمدی، یکی دیگر از احکام سنگین زنان، محکومیت ده ساله برای این فعال حقوق کردها، معلم زبان کردی و عضو انجمن فرهنگی و اجتماعی «نوژین» است. زهرا در یولی 2020 به اتهام «عضویت در یک گروه غیرقانونی به قصد برهم زدن نظم عمومی» از سوی دادگاه انقلاب سنندج به ده سال زندان محکوم گردید. این حکم غیرعادلانه با موجی از اعتراضات کاربران شبکههای اجتماعی روبرو شد و موضوع «محرومیت خلقها از آموزش و فراگیری زبان مادری» را بار دیگر مطرح نمود.
مکیه نفیسی متولد 1985 مورد دیگری است که در بند قرنطینهی زندان سپیدار اهواز در 15 دسامبر 2020 جان خود را از دست داد.
فرنگیس مظلوم، فعال سیاسی و مادر سهیل عربی اواخر اکتبر 2020 از سوی شعبهی 29 دادگاه انقلاب تهران به 18 سال زندان محکوم شد. اگر این حکم در دادگاه تجدیدنظر به استناد مادهی 134 قانون مجازات اسلامی تایید شود، وی باید حداقل ده سال آن را تحمل کند.
بنفشه مختاری؛ این خانم بهایی اهل بیرجند نیز به تحمل 15 ماه حبس در زندان بیرجند محکوم شده است
فاطمه مثنی (مثنا) یکبار در دههی شصت و هنگامی که تنها 13 سال داشت دستگیر شد. سه تن از برادران او در همین دوره اعدام شدند. بسیاری از اعضای خانوادهی او در پیش و پس از انقلاب زندانی شدهاند. همسرش نیز در زندان رجایی شهر محبوس است. فاطمه از مشکل شدید روده رنج میبرد، هم پزشک زندان و هم پزشک متخصص تایید کردهاند که شرایط زندان برای وی غیرقابل تحمل است.
پرستو معینی؛ دستگیری: 26 مارس 2017؛ اتهام: همکاری با گروههای معاند (سازمان مجاهدین خلق ایران)؛ وی هنوز و برای مدتی نامعلوم در بازداشت به سر میبرد.
لیلا میرغفاری؛ بازداشت: اکتبر 2009؛ اتهام: «اجماع و تبانی»؛ محکومیت: 5 سال. لیلا در سال 2008 نیز به سبب اعتراض به حجاب اجباری به پرداخت جریمهی نقدی محکوم شده بود.
پریسا رفیعی؛ فعال صنفی دانشگاه تهران، در تاریخ 8 یولی 2010 دستگیر و به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «اخلال در نظم عمومی» مجموعا به 7 سال زندان محکوم شد. درخواست تجدیدنظر او از سوی مقامات قضایی پذیرفته نشد.
اخیرا پروندهی دیگری علیه او گشوده شد و پریسا در مرداد 99 برای تحمل یک سال زندان دیگر راهی اوین شد.
شهناز ثابت؛ از بهائیان ساکن شیراز، اکتبر 2020 دستگیر و برای تحمل دوسال حبس به زندان عادلآباد منتقل گردید.
زهره سرو؛ دستگیری دسامبر 2009، اتهام: «توهین به رهبری»، «تبلیغ علیه نظام» و «تبانی». مدت محکومیت: سه سال حبس تکمیلی علاوه بر محکومیت چهارماهه به جرم تحقیق و تفسیر سورهی حجرات. خانم سرو متولد 1986 میباشد.
هاله صفرزاده، عضو انجمن دفاع از کارگران به تحمل یک سال زندان محکوم شده است.
زهرا صفایی؛ بازداشت: 26 مارس 2017، اتهام: «عضویت در یک گروه مخالف حکومت (سازمان مجاهدین خلق ایران)، هنوز در بازداشت به سر میبرد.
مهرنوش سنقری؛ هنرمند تجسمی، در ژانویه 2021 دستگیر شد. به گزارش خبرگزاری هرانا از زمان دستگیری حق استفاده از تلفن را ندارد و اتهام وی نیز هنوز مشخص نیست. این فعال کارگری میگوید حکم او غیابی صادر شده و از مدت محکومیت خود اطلاعی ندارد.
فروغ تقیپور؛ بازداشت: 26 مارس 2017. اتهام: همکاری با سازمان مجاهدین خلق ایران. مدت محکومیت: هنوز در بازداشت به سر میبرد. خانم تقیپور 25 سال دارد.
نیلوفر حکیمی، سودابه حقیقت، سهیلا حقیقت، الهه سمیعزاده و بهاره قادری اعضای جامعهی بهایی نیز به حبسهای مختلف محکوم شدهاند.
اسامی برخی زنان زندانی سیاسی در اسارتگاههای جمهوری اسلامی ایران
مریم اکبری منفرد، پریسا رفیعی، فاطمه موسانا، زهرا زهتابچی، فاطمه ضیائی آزاد، راحله احمدی، یاسمن آریایی، مژگان کشاورز، گیتی پورفاضل، شهلا انتصاری، شهلا جهانبین، نرگس منصوری، آجلار باختری، مژده نگهدار، ناهید بهشید، نگین قدمیان، آزیتا رفیع زاده، نازیلا نوری، سپیده مرادی، شکوفه یدالهی، زیما انتصاری، نازنین طاهری، آراس امیری، حکیمه بهبهانی، الهام برمکی، معصومه قاسم زاده، ملک شاه، معصومه عسگری، زهرا صادقی، رقیه حاجی، سمانه نوروز مرادی، النا اللهوردی، سکینه پروانه، هدی عمید، نجمه واحدی، نجمه میرآخوری، مرجان داوری، رها احمدی، لیلا میرغفاری، ماری محمدی، زهرا صادقی، زهرا زارع سراجی، مریم ابراهیموند، سمیه کارگر، نیلوفر بیانی، بنفشه جمالی، نوشین جعفری، نوشین افشاری، فروغ حبیبی، ندا ثابتی ، مرجان اسحاقی، زهرا محمدی، عالیه مطلبزاده، حدیث صبوری، زینب همرنگ، شیوا اسماعیلی، الهام برمکی، زهرا صفایی، پرستو معینی، فروغ نقیپور، زهره سرو، پریزاد حمیدی شفق، فرشته دیدنی، گیتا هور، لیلا اکبری، زینب علیپور، لیلا حسینزاده، سحا مرتضایی، سپیده فرهان، الهام صمیمی، پریسا صادقی و بسیاری نامهای دیگر.