تبدیل وضعیت کارگران ترابری شرکت بهرهبرداری نفت و گاز زاگرس
حدود ۲۷۶ نفر از رانندگان ماشینهای سبک بخش ترابری شرکت بهرهبرداری نفت و گاز زاگرس جنوبی واقع در مناطق عملیاتی پارسیان، آغار و دلان که مسئولیت جابجایی کارگران و برخی مدیران را در بین چاههای نفت و گاز برعهده دارند، نگران حجمی شدن قرارداد کار خود با اجرای طرح خویشکارفرماییاند.
مدیران شرکت نفت و گاز زاگرس جنوبی با اجرای طرح خویشکارفرمایی قصد دارند قرارداد خود با پیمانکاران را به قرارداد حجمی1 تبدیل کنند که به این ترتیب امنیت شغلی کارگران واحد ترابری و برخی از مزایای مزدی آنها تحت تأثیر قرار میگیرد.
به گفتهی یکی از کارگران، در حال حاضر حدود ۱۴۵ نفر در منطقهی عملیاتی پارسیان و حدود ۱۳۱ نفر دیگر در مناطق عملیاتی آغار و دلان با سوابق کاری ۱۰ تا ۱۸ سال کارمشغول جابجایی نیروی کار روی حدود ۲۵۰ حلقه چاه هستند اما با طرح جدیدی که مدیران منطقهی نفت و گاز زاگرس جنوبی قرار است با عنوان خویشکارفرمایی اجرا کنند، هر یک از خودروها به همراه راننده به عنوان خویشکارفرما با پیمانکار قرارداد مستقیم میبندند. این در حالیست که پیش از این هر راننده قرارداد مجزایی با شرکت اصلی (شرکت بهرهبرداری زاگرس جنوبی) داشت.
کارگران همچنین میگویند که اگر این طرح اجرا شود هر یک از ما کارگران ماهانه بابت بخشی از مزایای مزدی و عرفی که از پیمانکار دریافت میکردیم، متضرر خواهیم شد. به عنوان نمونه هر سال مبالغی بابت ترمیم مزد، پاداش، بن و … از پیمانکار دریافت میکردیم. حق بیمهمان نیز از سوی کارفرما به تأمین اجتماعی پرداخت میشد اما با اجرای طرح خویشکارفرمایی چون با هیچ کارفرمایی طرف قرارداد نیستیم، همهی این مزایا حذف خواهد شد. در ضمن مطلع شدهایم پرداخت حق بیمه نیز بر عهدهی راننده به عنوان مالک خواهد بود.
از طرف دیگر مدیر عامل شرکت بهرهبرداری نفت و گاز زاگرس جنوبی این طرح را ابلاغی از جانب نهادهای نظارتی همانند دیوان محاسبات، سازمان بازرسی کشور و هیأت وزیران به مناطق عملیاتی زاگرس جنوبی عنوان کرد و در یک توجیه عجیب برای این طرح گفت که طبق قانون چون این افراد رانندگان خودروهایی هستند که مالک آن افراد دیگری است، آنها کارگر به حساب نمیآیند و باید نحوهی قرارداد آنها تغییر کند. انگار که مابقی کارگران مالک ابزارآلات و دستگاههاییاند که بر روی آن کار میکنند! همچنین در تعریفی که قانون کار از کارگر میکند هیچ اشارهای به شرط مالک بودن افراد دیگر نمیکند و قانون تصریح نکرده است که رانندگان خودروهایی که مالکشان کس دیگری است، کارگر نمیباشند.2
مدیر عامل شرکت همچنین اجرای این طرح را به نفع کارگران دانست! او میگوید که در اجرای طرح خویشکارفرمایی برای رانندههای متقاضی واحد ترابری پیشنهادهایی در نظر گرفته شده است. جدا از رانندههایی که خود مالک خودرو هستند و میتوانند بدون هیچ مشکلی با عقد قرارداد جدید به فعالیت خود ادامه دهند، به سایر رانندهها سه ماه فرصت داده میشود که خودرو خریداری یا تأمین کنند. در این بین به رانندههایی که بضاعت مالی برای خرید و تأمین خودرو ندارند یک سال فرصت داده میشود و در غیر این صورت برای تأمین خودرو و نیروی کار از سایر متقاضیان بومی استفاده میشود. در واقع به کارگران بخش ترابری ۳ ماه فرصت داده میشود که خودرو تهیه کنند در حالی که با این وضع معیشتی و فقر گریبانگیر طبقهی کارگر امکان خرید خودرو برای بسیاری از کارگران وجود ندارد. همچنین به رانندههایی که بضاعت مالی ندارند یک سال فرصت داده میشود تا بتوانند در این یک سال خودرو تهیه کنند! مگر کارگران در این وضعیت گرانی و تورم و دستمزدهای پایین میتوانند پولی پسانداز کنند که بتوانند خودرویی تازه بخرند؟
اما هدف اصلی این طرح آنجایی روشن میشود که مدیر عامل شرکت میگوید نگرانی از بیکاری و موارد دیگر به دنبال انعقاد قراردادهای حجمی برای کارگران واحد ترابری بیمورد است، چرا که اجرای این طرح بیش از ۱۵ میلیارد تومان صرفهی اقتصادی به همراه دارد. دقیقاً به همین دلیل نگرانی کارگران بیمورد نیست چون که هر طرحی که با هدف افزایش سود و به قول مدیر عامل صرفهی اقتصادی داشته باشد جز با پایین آوردن دستمزد و حذف مزایای کارگران و افزایش فشار کاری آنها امکانپذیر نخواهد بود. نگرانی از بیکاری نیز اصلاً بی مورد نیست چون در واقعیت اکثر کارگران توان خرید خودرو حتی با تسهیلات بانکی را نیز ندارند و با اجرای این طرح عملاً تعداد بسیاری از این کارگران واحد ترابری از کار بیکار میشوند.
برگرفته از سایت کارخانه
دولت برای پنهان کردن هویت مسئولین خود در شرکتهای گاز در سالهای گذشته با استناد به مفاد قراردادهای حجمی کارگری و تحمیل آن با فریبکاری به کارگرانی که قرارداد یا طرف حساب مستقیم این شرکتها نبوده مردم را با این قراردادها در شرکتهای گاز در سالهای گذشته به گروگان گرفته و در زمان ورود بخش خصوصی که عوامل بسیجی و آخوندزاده ها در آن نقش به سزائی داشته و عمدتا از مهره های کلیدی و یا از عوامل حراستی بوده اند و با ارائه برگه های عضویت به تمامی کارکنان و به کارگرانی که قرارداد مستقیم در این شرکتها بوده و یا استخدام این شرکتها شده بودند و اقدام به گروگانگیری از کارگران بلاتکلیف کرده و با جاسوس گماری و اتهام زنی و ایجاد جو سیاسی با هماهنگی عوامل بسیجی و فریب کارگری در زمان شروع تحریمها تریبونهای جهان فریبی به راه انداخته و کارگران را به دستگاههای دولتی مرتبط نموده و اقدام به سندپراکنی میکنند و خود و تمامی بدنه این شرکتها و پیمانکاران بخش خصوصی را در قالب ضد انقلابی و با هویتها جعلی به نمایش میگذارند و مدعی میشوند که ضد انقلاب بوده اند و در مقابل انقلابیون و عوامل حزب اللهی قرار گرفته اند.
لازم به ذکر است این اشخاص برای پیشبرد اهداف خود و دور زدن تحریمها از سالهای گذشته برنامه ریزی کرده اقدام به گروگانگیری از کارگران حجمی نموده و به روشهای مختلف مسئولین اصلی که از قشر خانواده های شهید و از عوامل نفوذی بوده اند هویت آنها را پنهان کرده اند.
این اشخاص تامین کننده منافع عوامل بسیجی و حزب اللهی بوده بعنوان پیمانکاران بخش خصوصی بوده ولی از کشورهای دیگر و با هویتهای جعلی سر در می آورند.
با بررسی مفاد قراردادهای حجمی کارگران و سکوت تمامی دستگاههای دولتی و عدم نظارت و جاسوس گماری برای زمینه سازی افشاء گری عوامل بسیجی توام با فربکاری با هدف ضد کارگری و با وعده و وعید واگذاری دارائیهای تصاحب شده کارگران توسط عوامل دولتی به این اشخاص و منحرف نمودن اعتراضات برای قطع حمایت جوامع مدافع حقوق بشری از اعتراضات کارگری با برچسب زنی و جوسازی و پرونده سازی سیاسی بر علیه کارگران.
چگونگی مسئول قرار گرفتن کارگران در قبال امور مسئولین اصلی و اقدام به گروگانگیری با پلمپ کردن سیستمهای کامپیوتری و تحمیل آن به کارگرانی که استخدام یا طرف قرارداد این شرکتها نبوده و با ماموریت و مرخصی مداوم روزانه به مسئولین اصلی برای پنهان کردن هویت آنها در زمان ورود بخش خصوصی و برقراری اتوماسیونهای اداری برای پنهان کردن هویت مسئولین و گماردن برخی از اشخاص بجای مسئولین اصلی برای اعمال فشار و اتهام زنی و بکارگیری کارگران طبق دستور در امور مربوط به مسئولین اصلی و دریافت رسید در امور مربوط به آنها و اقدام به اتهام زنی.
کارگران به روشهای مختلفی در این شرکتها به گروگان مسئولین در آمده و دولت با پررنگ کردن معوقات مزدی خیانتهای پشت پرده مسئولین دولتی و نقش عوامل بسیجی را پنهان میکند و با اتهام زنی کارگران را به سکوت وادار کرده و در زمان تحریمها با سندپراکنی کارگران را در مقابل مسئولین قرار داده و در مقابل تحریمها قربانی کرده و از این طریق به سکوت وادار میکند.