این که شما یک شبه تصمیم بگیرید که بهای دلار به ریال یک شبه سه برابر بشود- کاری که احمدی نژاد درآخرین روزهای ریاستش کرد- یا همانند آقای روحانی با این گیج سری معتقد باشی که با بالارفتن بهای ارز- یعنی کم ارزش تر شدن پول ملی- می توانی صادرات از کشوررا بیشتر بکنی، توهماتی است که به اعتقاد من،  کمتر از جرم و جنایت نیست. درحالت اول این درست که با فروش یک دلار دربازار به جای هزارتومان مثلا سه هزارتومان درآمد داری ولی باید از خودت این سئوال ساده را بکنی که اگرفرایندتولید ارزش و ارزش اضافی دراین اقتصاد بی در وپیکر افزایش پیدا نکند درآن صورت یک مقدار مشخص ارزش تولید شده وجود دارد که برای بیان پولی اش ارقام درشت تری را باید بکار بگیری. و اما از « توسعه صادرات»- از اقتصاددانان داخلی که مدافع این دیدگاه به شدت زیان بار هستند تعجب می کنم که چرا حتی یک بار هم به دوروبر خود نگاه نمی کنند و سر از کتابهای درسی بر نمی دارند. درکتابهای درسی می خوانیم که اگر این طوری بشود، چون هر کالائی که وارد مبادلات بین المللی می شود حداقل دو قیمت دارد- یکی بهایش به ریال و دیگری هم بهایش به دلار دربازارهای بین المللی و خوب اگر اتفاق دیگری نیفتد- و این فرض دست و پا گیر مهم است- وقتی هردلار مساوی میزان بیشتری ریال بشود خوب اگر هزینه تولید به ریال « ثابت» مانده باشد- که این هم فرض فاجعه بار دیگری است- در آن صورت بهای تولیدات ایرانی به دلار « کمتر» می شود و براساس قوانین بازار «ع» متقاضیان برای خرید این کالای ایرانی که اندکی ارزان تر شده است، صف خواهند کشید.

خوب این روایت، افسانه است. افسانه ای که اتفاقا نه خنده دار است و نه جاذب، بلکه فاجعه بار است. این خبر را درسایت رسمی جمهوری اسلامی بخوانید « صنایع مختلف کشور از حداقل ۱۰ تا ۷۰ درصد به مواد اولیه خارجی وابستگی دارند و با در نظر گرفتن چنین شرایطی، تضعیف ارزش پول ملی منجر به افزایش هزینه های تولید، رکود و تعطیلی صنایع خواهد شد». و درهمین خبر آمده است که « تولید در اقتصاد ایران به شدت به واردات کالاهای سرمایه ای، واسطه ای و مواد اولیه وابسته است» « امروز بیش از ۹۰ درصد واردات رسمی کشور را کالاهای مواد اولیه، سرمایه‌ای و واسطه‌ای تشکیل می‌دهد و این نشانگر وابستگی تولید به واردات است، صنایع مختلف کشور از حداقل ۱۰ تا ۷۰ درصد به مواد اولیه خارجی وابستگی دارند»[1]. آیا به راستی باید ارسطو بود تا فهمید وقتی یک وابستگی 70 درصدی وجود دارد بالارفتن بهای ارز یعنی بیشترشدن هزینه تولید و این یعنی کمتر شدن توان رقابتی در بازار- می بینید که از استدلال اقتصاد جریان اصلی استفاده می کنم.

 از سوی دیگر، افسانه شفیعی در1396 در گزارشی که درششمین نشست کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران ارایه نمود نشان داد که نه فقط این وابستگی وجود دارد بلکه، درصنایع رادیوو تلویزیون و ماشین آلات اداری و حسابگر در طول 1383-1392 « در عین حال افزایش شدید وابستگی وارداتی در صنایع مذکور قابل ملاحظه است.»[2]. پژوهش خانم شفیعی درواقع نشان می دهد، که پی آمدهای کم ارزش تر شدن پول ملی به خاطر بیشتر شدن وابستگی به واردات، افزایش یافته است.

 و سرانجام می رسیم به اظهار نظر رئیس اداره بازرگانی خارجی سازمان صنعت، معدن و تحارت استان قم که او هم اشاره دارد به این که استان قم به جز کفش و فرش مازاد تولید دارد ولی «این صادرات در بخش اعظمی از تولید وابسته به کالای وارداتی و ارز است. به همین دلیل هر نوسانی که در بازار ارز رخ دهد در تولید  و در نهایت در صادرات  تاثیر گذار خواهد بود»[3]

و اگر بخواهم این جمله آخر را به زبانی بنویسم که کسی چون خود من هم بتواند بفهمد، یعنی این که دراین شرایط اگر با نرخ برابری دلار و ریال به این صورت که این سیاست پردازان نادان و ایران ستیز با آن بازی کرده اند بازی بکنید، اتفاقا، صادرات ایران کاهش می یابد نه این که افزایش یابد. البته که تورم ناشی از آن به صورت باری اضافی بردوش مردم عادی باقی می ماند.